- موجودی: موجود
- مدل: 189592 - 115/5
- وزن: 0.30kg
چاخان
نویسنده: عزیز نسین
مترجم: رضا همراه
ناشر: فروغی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 405
اندازه کتاب: جیبی - سال انتشار: 1348 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو ؛ دو صفحه از کتاب با خودکار خط کشید شده است
مروری بر کتاب
بیست و هفت داستان طنز
کنگره بین المللی جراحان در شهر لوبلیکس برگزار شد. این کنگره جهانی که دهمین کنگره جهانی جرحان بزرگ دنیا بود نه تنها در محافل علوم طبی سراسر جهان مورد توجه زیادی قرار گرفت، بلکه توجه مردم عادی را نیز به خود جلب نمود.
تعداد زیادی از جراحان جهان درین کنگره که در نوع خود بی نظیر بود شرکت نموده بودند و خبرنگارانی از تمام کشورهای دنیا برای گزارش خبر، گرد آمده بودند.
خبرنگاران، همان طوری که در مسابقات فوتبال یا مصاحبه های مطبوعاتی که در آن شخصیت های سیاسی یا ستاره های سینما آخرین مود لباسهای خود را نمایش میدهند به این کنگره نیز هجوم آورده بودند. قرار بود درین کنگره جراحان معروف بیست و سه کشور در باره تازه ترین دستآورد های جراحی خود صحبت کنند. در جمع اشتراک کنندگان کنگره،چنان جراحانی حضور داشتند که جدا کردن اعضای بدن انسان و پیوند دوباره آن ها برای شان مثل آب خوردن، ساده بود.
مطبوعات جهان در صفحات اول، در پهلوی آخرین اخبار در مورد مدل لباس شنا و نتایج مسابقات فوتبال، چند سطر هم در مورد کنگره جهانی جراحان نوشتند. اولین روز کنگره با تشریفات معمول و روز دوم هم با سخنرانی های عادی گذشت. روز سوم، بحث در مورد آخرین دستاوردهای جراحی آغاز گردید.
مَحمَت نُصرَت معروف به عَزیز نَسین (۲۰ دسامبر ۱۹۱۵- ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه است.پس از خدمت افسری حرفهای، نسین سردبیری شماری گاهنامه طنز را عهدهدار شد. دیدگاههای سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوانسالاری و نابرابریهای اقتصادی در جامعه وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به بیش از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شدهاند. بسیاری از داستانهای کوتاه او را ثمین باغچهبان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کردهاند.
طنز، شاید در هیچ زمینهای بیش از سیاست عملی، نتواند با موفقیت به کار رود. چراکه قدرت همیشه میخواهد حماقت خود را جدی نشان دهد و حال آنکه خانهی عنکبوتی و سستبنیادش به تلنگری در هم میشکند. عزیز نسین، نویسندهی ترک، در داستان زیر با بصیرت نشان میدهد که چگونه کسانی که با کمک مردم از نردبان قدرت بالا رفتهاند دیگر به خواست مردم از این نردبان پایین نمیآیند و بزرگترین دلیل این کارشان هم همین است که مردمی که آن قدر احمق بودهاند که آنان را بر سر کار آوردهاند، دیگر چه صلاحیتی دارند که آنان را از کار برکنار کنند؟ اما زندگی ملتها با زندگی افراد چندان تفاوتی ندارد...