پیرمرد و دریا ؛ مصور

پیرمرد و دریا

نویسنده: ارنست همینگوی
مترجم: محمدتقی فرامرزی
ناشر: نگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 215
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 1

مروری بر کتاب

مصور

      پيرمردي بود كه يكه وتنها در قايقي بر روي گلف استريم ماهي مي گرفت وهشتاد و چهار روز پياپي گذشته بود بي آن كه يك ماهي هم گرفته باشد . در چهل روز نخست ، پسربچه اي كمكش مي كرد . اما پس از چهل روز، كه هيچ ماهي به تورشان نيفتاد ، پدر و مادر پسرك گفتند پيرمرد سالائو است يعني بخت برگشته ترين آدم روي زمين است و پسرك به دستور آنها پيش ماهي گير ديگري رفت كه در نخستين هفته سه ماهي بزرگ گرفته بود ...   داستان پيرمرد و دريا در مقايسه با اغلب داستان ها ، از جهات بسيار، اثري استثنايي است .دوره وقوع حوادث آن بسيار كوتاه است ؛ بخش بزرگي از آن در طي سه روز و سه شبي رخ مي دهد كه پيرمرد و دريا به سر مي برد .

این رمان در سال ۱۹۵۱ در کوبا نوشته شد و در ۱۹۵۲ به چاپ رسید. «پیرمرد و دریا» واپسین اثر مهم داستانی همینگوی بود که در دوره زندگی‌اش به چاپ رسید.این داستان، که یکی از مشهورترین آثار اوست، شرح تلاش‌های یک ماهیگیر پیر کوبایی است که در دل دریاهای دور برای بدام انداختن یک نیزه‌ماهی بسیار بزرگ با آن وارد مبارزه مرگ و زندگی می‌گردد.نوشتن این کتاب یکی از دلایل عمده اهدای جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۵۴ به ارنست همینگوی بوده‌است.

وقتی داستان آغاز می‌گردد سانتیاگو Santiago، پیرمرد ماهیگیر، ۸۴ روز است که حتی یک ماهی هم صید نکرده‌است. او آنقدر بد شانس بوده‌است که پدر و مادر شاگرد او، مانولین Manolin، او را از همراهی با پیرمرد منع کرده و به او گفته‌اند بهتر است با ماهیگیرهای خوش شانس تر به دریا برود.

مانولین اما به پیر مرد علاقه مند است و در تمام مدتی که پیرمرد دست خالی از دریا برگشته‌است هر شب به کلبه او سر زده، وسائل ماهیگیری اش را ضبط و ربط کرده، برایش غذا برده و با او در باره مسابقات بیس بال آمریکا به گفتگو نشسته‌است. یک شب بالاخره پیرمرد به مانولین می‌گوید که مطمئن است که دوران بدشانسی‌های او به پایان رسیده‌است و بهمین دلیل خیال دارد روز بعد قایقش را بردارد و برای صید ماهی تا دل آبهای دور خلیج برود...