- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 180048 - 89/6
- وزن: 0.30kg
پژوهشی در تاریخ معاصر ایران
نویسنده: مریم میراحمدی
ناشر: آستان قدس رضوی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 156
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1366 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
برخورد شرق و غرب در ایران ، 1900 - 1950
پیش از جنگ جهانی اول انگلیسیها بهرهبرداری از معادن نفت جنوب ایران را در خوزستان توسعه دادند. در سال ۱۹۰۸ در منطقه مسجد سلیمان ذخایر نفتی عظیمی کشف شد. در سال ۱۹۰۹ شرکت نفت انگلیس و ایران تشکیل شد. (در سال ۱۹۳۵ این شرکت به نام شرکت انگلیس و ایران تغییر نام داد). در نتیجه رشد اهمیت صنعتی و جنگی نفت و احتیاج ناوگان جنگی انگلیس به سوخت نفتی، دولت انگلیس حداکثر سهام شرکت را خرید و به این طریق فعالیت شرکت را زیر نظارت خود گرفت.
اهمیت نفت ایران مخصوصا هنگام جنگ جهانی اول که طبق قرارداد با دریاداری بریتانیا، شرکت، نفت ناوگان جنگی بریتانیا را تامین میکرد، افزایش یافت. استحصال نفت در موسسات شرکت در مدت جنگ از ۸۰ هزار تن در سال ۱۹۱۳ به یک میلیون و ۱۰۰ هزار تن در سال ۱۹۱۹ ترقی کرد در نتیجه مظالم و بیقانونیهای شرکت نفت انگلیس- ایران و اسارت و بردگی ایران به وسیله انگلستان باز هم شدت یافت.
سرکوبی انقلاب سالهای ۱۹۱۱-۱۹۰۵ ایران زمینه را برای اسارت و بردگی بیشتر ایران و تقویت مواضع اقتصادی و سیاسی انگلستان و روسیه تزاری در کشور آماده ساخت. در آستانه جنگ اول جهانی ایران تقریبا به مستعمره کامل انگلستان و روسیه تزاری مبدل شد و فقط به طور رسمی یک دولت مستقل و غیروابسته به شمار میرفت.
متفکر روسیه در اثر خود موسوم به امپریالیسم بالاترین مرحله سرمایهداری ایران، چین و ترکیه را ممالک نیمهمستعمره نامید، در ضمن نشان داد که نخستین کشور از ممالک نامبرده تقریبا بهکلی مستعمره شده و دو کشور دیگر به چنین سرنوشتی دچار خواهند شد. حتی در سال ۱۹۱۳ دولت ایران تحت فشار انگلستان و روسیه تزاری ناگزیر بود رسما با شناسایی قرارداد ۱۹۰۷ انگلیس و روس راجع به تجزیه ایران به مناطق نفوذ موافقت کند.
قشون روس در شمال ایران، در قزوین که تا تهران فقط یک روز فاصله داشت، مستقر بود و انگلیسیها نیز در جنوب ایران بودند. انگلیسیها و روسها میتوانستند با اولین اقدام خصمانه ایران دو سر گره را که در دست داشتند، بیشتر بکشند.
مشکلات اقتصادی عمیقتر بودند. ادامه حیات اقتصادی و سیاسی ایران آنچنان به روسها و انگلیسیها بستگی داشت که رهایی از بند این دولتها، بدون به خطر انداختن حیات سیاسی ایران، عملا غیرقابل تصور بود.
خطوط تلگراف شمال ایران، بانک استقراضی در تهران، جادههای شمال ایران، بندر انزلی، خط آهن تبریز- جلفا، تنها خط آهن رابط ایران با اروپا، در اختیار روسها بود. علاوه بر خطوط تلگراف جنوب ایران و کابل دریایی، خط طویل تلگراف شرکت هند و اروپا، که ایران را به اروپا و انگلیس وصل میکرد، بانک شاهنشاهی ایران با حق چاپ اسکناس ایرانی، کمپانی لینچ (شرکت حملونقل ایران) و در نتیجه مهمترین جادهای که به جنوب ایران منتهی میشد، شرکت نفت ایران و انگلیس با چاههای غنی نفت جنوب ایران که به حکومت ایران سالانه مبلغ هنگفتی پرداخت میکرد و مهمترین ارتباطات دریایی از خلیجفارس به اروپا بود، همه در دست انگلیسیها بود.
بریگاد قزاق ایران، گارد مخصوص شاه قاجار، به فرمان روسها بود و مهمترین پستهای فرماندهی را افسران روس در اختیار داشتند.همه اداره امور مربوط به گمرک و مالیات و مالیه ایران در دست کارمندان بلژیکی بود.رییس کل پست ایران یک نفر بلژیکی بود. چند خط ناچیز و کماهمیت تلگراف، که متعلق به شبکههای بزرگ تلگراف روس و انگلیس نبود، با اینکه در دست یک اداره ایرانی بود، ریاست آن را یک انگلیسی به عهده داشت.مشاوران وزارت عدلیه فرانسوی بودند.