پوتین گلی

نویسنده: منصوره حسینی
ناشر: عطائی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 192
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 2

مروری بر کتاب

پوتین گلی نوشته نقاش نامدار ما منصوره حسینی است. کمتر کسی است که به هنر نقاشی آشنا یا علاقه مند باشد و نام او را بر صدر ننشاند. داستان از نگاه زنی نوجوان به آیینه آغاز می گردد وبه نگاه همان زن در آیینه پایان می پذیرد. نویسنده با نازک بینی و موشکافی و ریزه کاری مخصوص به خود تصویر درونی این زن را در هاله ای از غبار و شک و واقعیت تصویر کرده است.

تصویر با وجود ابهام فراوان زنده و حقیقی است گویی این زن با دنیای عجیب و سادگی کودکانه و صداقت و حساسیت فوق العاده اش سال ها با ما زیسته است. خواننده این کتاب باید با حوصله و دقت و نازک بینی آن را مطالعه نماید. زیرا لذت و تجلی زیبایی داستان جایی ظاهر می شود که نکته های کوچک و عادی به کل می پیوندند....

... دور و برم پر از کرم بود . من وسط کرم ها لول می خوردم و کج و راست می شدم ، اما من ، راستی کرم بودم یاادای کرم ها رو در می آوردم ؟
... نه ، من صدف بودم ، آره توی ... حفره ای ، جای یک مرواری بودم . جای یک مرواری براق که به زور چاقو کنده بودن . هنوز اون همهمه ساکت یادم می اومد ، نورهای آبی و سبز عمق آب واون قشر متراکم و شفاف و سنگین ... هنوز همهمه ساکت اون ها تو گوشم بود.

اما حالا ، جای اون ها ، یک مشت کرم لزج مونده بود ... پنجه های گوشتی شوهرم ... منو می جوید ، جای اون صدفی که به زور چاقو کنده بودن ، یک عقرب بزرگ لونه داشت ، منو نیش می زد .