- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 117087 - 201/2
- وزن: 1.00kg
- UPC: 65
پند و حکمت فردوسی در متن داستان هایش
نویسنده: نعمت الله ناظری
ناشر: جاویدان خرد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 750
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ دو صفحه شناسنامه کتاب نوشته و مهر دارد
مروری بر کتاب
در این تدوین، اشعاری اندرزگونه از شاهنامه فردوسی انتخاب گردیده که با موضوعاتی از این دست شرح و تبیین میشود : تصویر خرد، اهمیت دانش، پندار و رفتار نیک در فرمانروایان، دروغ و دروغگویی، هنر، غرور و خودبینی، عاقبت کینهتوزی، اعتدال و میانهروی، آیین دوستیابی، مقام زن، میهن پرستی، تربیت فرزند، و شادی و شادمانی ...
حکیم فردوسی شاعر نامدار ایرانی در 329 هجری قمری در روستای طابران توس چشم به جهان گشود و از همان دوره کودکی به فراگیری علم و دانش علاقه بسیار داشت و به یادگیری علوم مختلف همت گماشت. او داستان های کهن بزرگان پیش از خود را بسیار می خواند به همین دلیل بیش از پیش به سرودن شعر علاقه مند شد. هم دوره بودن این شاعر خردمند با حکومت سامانیان که در آن تلاش بسیاری برای گردآوری و نوشتن سرگذشت پادشاهان کهن ایران زمین صورت گرفت و به تهیه کتاب هایی با عنوان «شاهنامه» انجامید، توانست یاری بخش وی در راه نظم بخشیدن به اثر بزرگ او یعنی شاهنامه فردوسی شود.
شاهنامه فردوسی، سه بخش اساطیری(از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی(از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم و فرمانروایی بهمن پسر اسفندیار) و تاریخی(از پادشاهی بهمن تا پادشاهی یزدگرد) دارد که هر کدام از داستان های این کتاب ارزشمند با داشتن یک هسته مرکزی برپایه حکمت و خردورزی عنوان شده و به بیان حکایت پهلوانی ها، عواطف و احساس های مختلف مردم یک روزگار و نمادهایی از میهن دوستی، فداکاری و جنگ و ستیز پرداخته شده است.وی با بهره گیری از قالب مثنوی و سبک خراسانی، شاهنامه را خلق کرد و کوشید در کنار رجز خوانی و رزم دلیران، حکایت عشق و دلدادگی و وصف پهلوانان و مردم آن روزگار را بازتاب دهد.
ابوالقاسم فردوسی آن چنان خردمندانه توانمندی خویش را در زمینه تصویرسازی ارائه کرده است که با شنیدن نام این شاعر به ناگاه شخصیت های اسطوره ای و حماسه آفرین شاهنامه در ذهن جان می گیرند و نبردهایی همچون رستم و اسفندیار در ذهن ها تداعی می شود.
چنین گفت رستم به اسفندیار که کردار ماند ز ما یادگار
کنون داده باش و بشنو سخن ازین نامبردار مرد کهن
چه نازی بدین تاج گشتاسپی بدین تازه آیین لهراسپی
که گوید برو دست رستم ببند نبندد مرا دست چرخ بلند
که گر چرخ گوید مراکاین نیوش به گرز گرانش بمالم دو گوش
داستان و حکمت در میان کلام فردوسی فراوان به چشم می خورد، شاهنامه ای که در واقع شناسنامه ایرانیان و پاسدار راستین سنت های ملی کشور به شمار می رود و پس از گذر بیش از یک هزار سال از پایان سرایش آن همچنان از بی نظیرترین اثرهای ایران زمین است....