- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 149565 - 53/4
- وزن: 0.80kg
پلوتارخ
نویسنده: احمد کسروی
ناشر: سمیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 480
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1397 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
سرگذشتنامه یونان و روم،تاریخ ایران پیش از اسلام
پلوتارخ از سرزمین یونان برخاسته و در آن میهن خود که آن زمان یگانه سرزمین دانش و خرد شمرده ایم درس خوانده و دانشهایی آموخته و چون آن زمان یونان جزو روم و دوسرزمین پیوسته بهم بوده پلوتارخ پس از دیری از یونان به روم رفته...
همگی بر این اتفاق دارند که الکساندر از سوی پدر به میانجیگری کارانوس،از هرکلیس و از سوی مادر به میانجیگری نئوپتولیموس از آیاکوس پائین آمده پدر او فیایپوس هنگامی که نوجوانی بیش نبود در ساموثراکی به اولمپیاس که او را نخستین بار در یک انجمن دینی آن شهر دیدار کرد دل باخت و چون قضا را پدر و مادر آن زن هر دو به زودی در گذشتند فپلپوس برضایت برادرش او را بزنی گرفت و از این زن بود که الکساندر زائیده شد.
این کتاب تنها به سالهای زندگی و رفتارهای ویژه آن قهرمانان نمیپردازد، بلکه از درون خانهها و رازهای آنان نیز گزارش میدهد و در کنار شرح حال قهرمانی یونانی، به شرح زندگانی قهرمانی رومی نیز میپردازد و از این رو، بر پایه زندگی افراد به بازگویی رویدادها میپردازد و همواره پای سنجش دو تمدن بزرگ یونان و روم در میان میآید. گزیده فارسی این کتاب، زندگی نامه قهرمانانی را در بر دارد که تاریخچه آنان دست کم در پارهای از زندگی شان به ایران یا شاهان ایرانی پیوند خورده است.
بسیاری از خردمندان و ادیبان و هنرآفرینان جهان از کتاب پلوتارخ سود برده و از درون مایه آن برای آفریدن نمایش نامهها و داستانها و منظومهها بهره گرفتهاند؛ چنان که دست مایه ویلیام شکسپیر ، نمایش نامه نویس توانای انگلیسی، در تراژدی معروف «جولیوس قیصر» همین کتاب بود. وی هم چنین در برگرداندن نظمهایی از این کتاب به نثر کوشید. بسیاری از شرح حال نویسان و مورخان نیز به نوشتههای پلوتارخ در این کتاب استناد کردهاند.
برخی از داستانها و تاریخچههای کتاب پلوتارخ درباره ایران مانند سرگذشت اردشیر دوم هخامنشی و داستان الکساندر و حادثه کراسوس، جز در این کتاب، دست یافتنی نیستند.
دوره زندگی دوازده قهرمان گزیده شده از سرگذشتها، از دید زمانی یک سان نبوده و از این رو، شرح حالشان بر پایه درازی یا کوتاهی دوره آنان، پیش تر یا پس تر آمده است. نویسنده مردانگی و آزادگی را دوست میداشت و در کتاب خود هنگامی که از این آراستگیها یاد کرده، آنها را ستوده و همه جا نامشان را به نیکی برده و مخالفان این خویها را نکوهیده است. بنابراین، وی را به آموزگار اخلاق بیشتر مانند کردهاند تا تاریخ نگار. شیوه نوشتار او بسیار ساده و روشن و از عبارت پردازی بی جا و لفافه تشبیه و کنایه تهی است. وی هم چنین، به رغم یونانی بودنش خود را با دیگران متفاوت نمیداند و کردارهای نیکوی ایرانیان و شاهان ایران را نیز بازگو میکند و گاهی در سنجش یونانیان و ایرانیان به هواداری ایرانیان بر میخیزد و یونانیان را نکوهش میکند.