- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 152061 - 57/1
- وزن: 0.20kg
پل
نویسنده: مجتبی کاشانی (م. سالک)
ناشر: دستان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 135
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1384 ~ 1380 - دوره چاپ: 2 ~ 1
مروری بر کتاب
دفتر شعر
شعرهایم را نثارت میکنم تا که دنیا را پر از گندم کنی
نانوا می باش و ساقی همزمان تا مبادا زندگی را گم کنی
مجتبی کاشانی بنیانگذار «جامعه یاوری فرهنگی» است که هدف آن ایجاد مدارس و مراکز آموزشی و فرهنگی در مناطق محروم کشور است. این مؤسسه در زمان حیات ایشان بیش از ۲۰۰ مجتمع آموزشی ساخته است که در سال۱۳۹۵ تعداد این مجتمعها به ۸۵۰ مورد رسید.
در قسمتی از وصیتنامه کاشانی آمده: «من کاری نتوانستم برای مردم انجام دهم، حاصل عمر من برای ملتم و کشورم ۲۰۰ مجتمع آموزشی است که با پول مردم و دوستانم در انجمن یاوری ساختم و شش کتاب شعر که برای مردم و به عشق آنها سرودهام و تعدادی کارخانه منظم و زیبا شده و هزاران کارگر و کارمند و متخصص صنعتی. امیدوارم از آنها پاسداری شود به هر حال به قول پاستور من از آنچه در توان داشتم انجام دادم و اینک در لحظه وداع از این نظر احساس شرمندگی نمیکنم و این را به خوبی در شعر «اهل به آینده» در کتاب روزنهگفتهام»
نازنین
داس بی دسته ما
سالها خوشه نارسته بذری را برمیچیند
که به دست پدران ما بر خاک نریخت
کودکان فردا
خرمن کشته امروز تو را میجویند
خواب و خاموشی امروز تو را
در حضور تاریخ
در نگاه فردا
هیچکس بر تو نخواهد بخشید
باز هم منتظری؟
هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید
و نمیگوید برخیز
که صبح است،
بهار آمده است
تو بهاری
آری
خویش را باور کن
***
همه ی پل ها کاش
روی جریان پر از آبی بود
همه پل ها کاش
سوی سرسبزی جنگل می رفت
همه پل ها کاش
وصل می کرد دو آبادی را
در عرض زمین
و دو انسان
اصلا همه ی دل ها را
در طول زمان
و دل گذرگاه خسته ی آدم ها بود
کاش ما پُل بودیم.