- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 97965 - 57/5
- وزن: 0.30kg
پسران نیمه شب
نویسنده: داوود امیریان
ناشر: صریر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 252
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ~ صفحه ی آخر کتاب نوشته دارد.
مروری بر کتاب
برخی از رمانهای جنگ، تصویرگر حوادثی هستند که در متن جنگ رخ دادهاند، و برخی دیگر نیز به بازیهای اجتماعی، فردی، احساسی، عاطفی و اعتقادی آن پرداختهاند.چه بسا که نوع اخیر این رمانها، بتواند فضایی ملموستر و احساسبرانگیزتر از رمانهای نوع نخست در باب هویت تاریخی یک جنگ و تأثیرگذاری آن بر لایهها و زوایای پنهان روح و احساس آحاد یک جامعه، ارائه دهند.
پسران نیمه شب، برای نوجوانان است و به زندگی پسر بچه ترسویی میپردازد که پایش به جبهه باز شده است.راوی آیدین الهی (دانش آموزی است که در ابتدای رمان نقش یک کتک خور و باج دهنده را بازی میکند.اصغر که ظاهراً دوست آیدین است اما در مکان و زمانهایی که حضور وی لازم است، با غیبتهای ناگهانی نشان میدهد که گاهی داشتن یک دوست این چنینی تفاوتی با داشتن دشمن ندارد!
آقای حمیدی دبیر هندسهی آیدین، فردی بسیجی است و هر زمان که نیاز باشد سنگر علم را ترک و به سنگر جبهه میرود. او فردی است که در دو جبهه، به موازات هم میجنگد. حمیدی که به گفتهی خودش دوست و همرزمِ دایی آیدین است و از طرف او به عنوان مربی آیدین معرفی شده، ظاهراً قرار است راهنما و راهگشای او باشد.
غلام، همکلاسی آیدین و نقش منفی داستان است. او که فرزند مردی معتاد است برای حمایت از برادر دزد خویش، آیدین را تهدید میکند و با کتک و ارعاب از او بهره کشی و باج خواهی میکند.
راوی (آیدین الهی) با دو خواهر و پدر و مادرش زندگی متوسطی دارند. آیدین که فردی زرنگ و درسخوان است برحسب اتفاق شاهد دزدی برادر هم کلاسی خود (غلام) از خانهی همسایه است. شاهین (برادر غلام) دستگیر میشود و آیدین که ماجرا را فقط برای دوست همیشگیاش اصغر گفته، گمان میکند که او همه چیز را لو داده است.غلام سراغ آیدین میآید و پس از کتک کاری و تهدید او، از آیدین باج خواهی میکند. استثمار و بردگی آیدین روز به روز او را حقیرتر و بیچارهتر میکند تا اینکه آستانهی تحمل وی پایان میپذیرد و تصمیم میگیرد به جبهه برود.
اصغر دوست او که قرار است همراه وی در این سفر باشد، در لحظات آخر کنار میکشد. آیدین به تنهایی به راه میافتد.آیدین را به علت صغر سن ثبت نام نمیکنند و او بی پشتوانه و تامل خود را به پادگان دوکوهه میرساند تا به جبهه اعزام شود. آقای حمیدی وی را در آنجا میبیند و مجبور به بازگشت میکند. پسرک اما از نیمه راه بازگشته و خود را به گردان تخریب متصل میکند. در گردان تخریب، آیدین پس از آموزش ابتدایی با آنان به خط میرود. او در آنجا دوستان تازهای مییابد و چیزهایی میبیند که تا به حال ندیده است. حضور در منطقه وی را متحول میکند و قرار است او را به سمت مقاومت و مبارزه با مشکلات سوق دهد.