- موجودی: موجود
- مدل: 199992 - 80/3
- وزن: 0.30kg
پسر ایران از مادرش بی اطلاع است
نویسنده: فریدون رهنما
ناشر: قطره
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 170
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو ؛ لبه صفحات کتاب رد زردی مختصری دارد
مروری بر کتاب
مصور
پسر ایران از مادرش بیاطلاع است فیلمی بهکارگردانیِ فریدون رهنما و بازیگری رضا ژیان، جمشید لایق و آهو خردمند و محصول ۱۳۵۵ است. این فیلم اثری نیمهاتوبیوگرافیک است که رهنما آن را بر اساسِ تجربههای شخصی دردناکش از کار در سینمای ایران ساختهاست و همچنین فیلمی است که از نظر فرم و سبک روایت، نهفقط تا آن زمان در سینمای ایران نمونهای نداشت، بلکه هنوز هم یک اثر آوانگارد و تجربی بهحساب میآید.
کارگردان جوانی نمایشنامهای دربارهی ایمان در دورهی اشکانیان مینویسد تا با همکاریِ یک گروه تئاتری آن را بهاجرا درآورد. عطشِ جستجو در تار و پودِ تاریخ موقعیتی تعارضآمیز برای او فراهم کردهاست. زنی، که با او زندگی میکند، بر آن است که آدمیزاد نمیتواند در این جستجو از دلبستگیهای فرعی دست بردارد. مرد اعتقاد به پروازِ مدام دارد و بر آن است که آدمیان فقط در پرواز همدیگر را میربایند.
او با چنین اعتقادی، برای ارزیابی موقعیتِ انسانی خود و سرزمینی که در آن زندگی میکند، دست به کارِ بازسازی و اجرای نمایش میشود؛ اما اعضای گروه با نوشتنِ نامهای در اعتراض به خودکامگیهای کارگردان خواهان عوامپسندکردنِ نمایشنامه و زدودن جنبههای اشرافی از آن میشوند. او و زن، پس از جداشدن از گروهِ نمایشی و صحبت با دوست کارگرشان، که عقیده دارد نمایشنامه باید دربارهی روزگارِ حال باشد، نمایشنامه را بهتنهایی بهاجرا درمیآورند.
در بخشی از کتاب درباره مضمون فیلم "یوسف اسحقپور" آمده است : در این فیلم اخیر ، تاریخ بینهایت نزدیک و بسیار دور شده است : نزدیک از آن جهت که پرسشی دربارهی آن مستقیما مستلزم پرسشی دربارهی زمان حال است. از همین رو ، در حالی که صدایی از خود میپرسد چه اتفاقی افتاده ، فیلم با عکسهایی از ایران امروز آغاز میشود نه با اشیای تاریخی. دور از آن جهت که گذشتهی تاریخی وجود ندارد مگر به صورت بازماندههایی در موزه. دوربین بعد از عنوان ، نگاهی به اشیاء موزه میاندازد. نگاهی پرسنده ، مبهم و جوینده بیآن که دقیقا بنداند جویای چیست ؛ نگاهی تقریبا بدون دیدن زیرا جویای چیزی است که باید اصیلترین میراث او باشد.
دوربین در برابر مجسمهای سخت موقر ، مجمسهی بدون دست یک پارتی ، درنگ میکند ... شخصیت اصلی فیلم آن که به مجسمه نگاه میکند ، آن که در تمام طول فیلم مینویسد ، میکوشد تا نمایشنامهای درباره پارتها اجرا کند. کوشش او همان گونه که در فیلم ، بیماری تاریخ نامیده میشود برای این که گذشته را به زندگی بازگرداند تا دریچهای باشد برای پرسشها ، به همان مشکلاتی برمیخورد که قهرمان نمایشنامه در عمل تاریخیاش دارد. بدین ترتیب نمایش کردن تاریخ ، با هدف خاصی که دارد ، دچار همان مسائلی است که بر صحنهی نمایش داده میشود : این مخالفت مداوم نسبت به کار کارگردان کم کم به بازیگران گروه نیز سرایت میکند.
در این تناوب میان صحنه و زندگی روزمره ، موضوع بر سر پیوند واقعیتهای روزمره و اصل عمل ، و یگانگی آنهاست. بدین ترتیب است که هر عملی ، در هر مرتبهای ، مبارزهای است بیگذشت ، مبارزهای که تنها در صورت پای بندی به اصول به نتیجه میرسد ، مبارزهای که با تامل در بنیادها و هدفهای خود بارور میشود. مثل قهرمان نمایشنامه و در سختترین لحظهی تنهایی ، آنگاه که همه رهایش کردهاند ، و او فقط با نجاری پیر میتواند هم صحبت شود.
فهرست
سال شمار زندگی فریدون رهنما
مقدمه : فریده رهنما
متن فیلمنامهی پسر ایران از مادرش بیاطلاع است
عکسهای فیلم
شناسنامهی فیلم
از یادداشتهای فریدون رهنما
از گفت و گوی فریدون رهنما و نصیبی دربارهی فیلم
عکسهای فریدون رهنما
مصاحبه با لانگلوا (همکار و دوست فریدون رهنما)
سخنی دربارهی "پسر ایران از مادر بی اطلاع است": یوسف اسحق پور
گفت و گو با پوران گلفام
او را چه به تاریکی : فوزیه مجد
معرفی کتاب و نویسنده به زبان فرانسه