دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

پرگار

پرگار

نویسنده: بیژن بیجاری
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 95
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1374 - دوره چاپ: 1 

کیفیت : درحد نو

 

مروری بر کتاب 

مجموعه داستان

پس باید سالهای سال می گذشت ، تا شبی در مترو مونیخ باز یاد اصفهان افتاده باشی و یاد آن مغازه در ساحل زاینده رود و یاد پیرمردی که گونه هایش به آبنبات می مانست؟ 

بعد اینجا و بر سر این میزگرد و کوچک، امشب تصورت از شهرهای اروپا را وقتی ده ساله بودی به یاد آورده بودی : 
اینجا زیر سطح شیشه ای میز ، تصویر لاله زایست که بر گستره اش، جای جای آسیابهای بادی پیداست و گلبرگ لاله های سرخش را انگار وزش نسیمی به بالای میز تابانده است و تو حتا خنکای نسیم را احساس کرده بودی و عطش آب را دقایقی پیشتر ، تو از ویترین آن اسلحه فروشی به اصفهان بیست و هشت سال پیش برگشته بودی، به آن اتاق رو به آفتاب دبستان شمس که تخته سیاهش را میخ تخته پاک کن خراشیده بود.

تا جایی که من تجربه کرده‌­ام ــ از استثناهای بسیاراندکِ موفق داوطلب مهاجرت ــ که تاز­گی ها و با تغییرِ قوانینِ این­‌طرف­ها، بسا که بسیار پیچیده­‌تر و مشکل­‌ آفرین­‌تر هم شده، متقاضی باید از پشتوانه­‌های اقتصادی یا علمی، فرهنگی و ادبیِ بسیاربسیار سطح بالا برخوردار باشد، و نیز بتوانَد بر زبان کشور مقصد، تسلط کافی و وافی داشته باشد. از سوی دیگر سن شخص نیز از عوامل بسیار مهم ست. من تصور می­کنم، مثلن برای نویسنده ­ای در شرایط من، که زبان انگلیسی نمی‌ ­دانست، تصمیم به مهاجرتِ این­قدر طولانی، و در آستانه­ ۵۰ سالگی نمی‌­توانست چندان تصمیمی عاقلانه محسوب شود.

امّا حالا که به‌­آن­ روزها می‌­اندیشم، می­‌بینم بیش از هر عامل دیگری ترس و شرایط موجود در آن فضای فرهنگی­ای که حاکم شد و آرام آرام در فضای اجتماعی فرهنگی که ــ از اوایل دهه­ هفتاد خورشیدی خودش به­‌رُخ می­‌کشید، دستِ کم و در آن­روزگاران می‌توانست توجیهی باشد برای آن بد قولی به ­پدرم. و... و خُب، حال و اکنون همین که در کنارِ نوه‌­ام هستم اینجا، این خودش غنیمت بزرگی است... ت. و راستش خودم هم نمی­دانم چقدر آن تصمیم درست بوده و یا نه....

...شخصیت قصه «همچون یک کارت پستال» از پس سالهای مانده در غربت، شبی در متروی مونیخ به یاد خاطرات نوستالژیک خود میافتد. رفت و برگشتهای ذهنی شخصیت داستان که در شهرهای آلمان در زمان برگزاری جشنهای اتحاد دو آلمان و فروپاشی دیوار برلین در حال رانندگی ست، او را به اصفهان دهه های پیشین زندگی خویش میکشاند. راوی در مرور و بازکاوی خاطرات خود، از پیرمردی لهستانی یاد میکند که در ساحل زاینده رود، مغازه دارد و جنگ لهستان، او را آواره ی اصفهان میکند. پیرمرد از آن سر دنیا با خود قایقی آورده که بی بادبان و پارو است و ...؛ 

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.
برچسب ها: کتاب پرگار

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات