- موجودی: موجود
- مدل: 194655 - 96/8
- وزن: 1.00kg
پرندگان خارزار
نویسنده: کالین مک کالو
مترجم: امیرعلی راسترو
ناشر: قصه پرداز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 568
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1379 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
در افسانه ای آمده است که پرنده ای تنها یک بار در عمر خود می خواند و چنان شیرین می خواند که هیچ آفریده ای بر زمین به او نمی رسد. از همان دم که از لانه ی خود بیرون می آید در پی آن می شود که شاخه های پرخاری بیابد و تا آن را نیابد آرام نمی گیرد. آنگاه همچنانکه در میان شاخه های وحشی آواز سر می دهد بر درازترین و تیزترین خار می نشیند.
و در حال مرگ، با آوازی که از نوای بلبلان و چکاوکان فراتر می رود رنج جان کندن را زیر پا می گذارد. آوازی آسمانی که به بهای جان او تمام می شود. همه ی عالم برای شنیدن آوازش بر جای خود میخکوب می شوند و خداوند در ملکوت آسمان لبخند می زند. آخر، تا رنجی گران نباشد گنجی گران بها دریافت نگردد... باری، آن افسانه چنین می گوید.
این داستان وسیع و حماسه گونه درباره ی رویاها، مشکلات، آرزوهای تاریک، و عشق های ممنوعه در مناطق خشک و بیابانی استرالیا، مخاطبین را در سراسر جهان مسحور خود ساخته است. کتاب پرنده خارزار، داستان سه نسل از خانواده ی کلیریس را روایت می کند؛ گله دارانی که از سرزمینی زیبا و سرسخت، زندگی طلب می کنند و همزمان با دلخوری ها، ضعف ها و اسراری رو به رو می شوند که به خانواده شان رسوخ می کند. داستان این رمان بیش از هرچیز، به ماجرای زندگی تنها دختر خانواده، مگی و رابطه ی طولانی اش با کشیشی به نام پدر رالف دوبریکاسار می پردازد؛ ارتباطی پر تب و تاب که ورای محدودیت های زمان و مکان قدم می گذارد.
کالین مک کالو متولد ۱۹۳۷استرالیا است. کتاب مرغان شاخسار طرب او بسیار معروف است . این رمان در سال ۱۹۸۳ برای سریال تلویزیونی کوتاهی با نام پرنده خارزار آماده شد در پهنه گیتی مرغکی است که تنها یک بار در زندگی خویش آواز میخواند . آوایی دلنشین تر از آواز هر مخلوق دیگری در گستره خاک .
از آن دم که ترک آشیانه می گوید خاربنی را می جوید و تا آن را نیابد آرام نمی گیرد . چون آن را یافت در میان شاخسار گزنده می نشیند و می خواند و خود را بر فراز بلندترین و تیزترین شاخه خار مصلوب می کند . و در واپسین لحظه های زندگی درسوگ خویش بلند آوازتراز بلبل و چکاوک نغمه سرایی می کند .
داستان درباره دخترنوجوان و بسیار زیبایی است به نام مگ .در جایی که مگ نوجوان زندگی می کند کشیش کاتولیک و خوش قیافه ای به نام پدررالف هم زندگی می کند که در بسیاری از مواقع به مگ کمک می کند .سال ها میگذرد مگ تبدیل به دخترجوان و دلربایی می شود .وی عشق پدر رالف را هنوز در سینه دارد اما پدر رالف نمی تواند عشق وی رابپذیرد...