- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 178112 - 48/4
- وزن: 0.30kg
پرسش و پاسخ
نویسنده: دیپاک چوپرا
مترجم: رامین بشارتی
ناشر: گفتار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 89
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1381 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
نگرش ایدهآلیستی چوپرا از جهان هستی، تمام قدرت و اختیار را تحت هیمنه ذهن انسان قرار میدهد و تمام شئون خدایی را به نفع انسان مصادره میکند و در نهایت انسان را در مسند خدایی مینشاند. بر اساس این دیدگاه، تمامی مفاهیمی که چوپرا آنها را در آثار خود برای تعریف انسان استخدام کرده، به راحتی قابل تبین است. در بخشی از این نوشتار، به یکی از این مفاهیم محوری با عنوان انسان خلاق اشاره شده است که با تحلیل این مفهوم میتوان به جایگاه انسان به عنوان خالق واقعیت هستی در نزد چوپرا پی برد. مشارکت انسان در پدیدههای تکوینی عالم، بساطت وجودی خدا را در یک سیر پویشی قرار میدهد.
چوپرا به عنوان یک انسانگرای افراطی از انسانگراهای ملحد مکتب تکاملگرایی پیروی میکند. از ویژگیهای برجسته چوپرا پیوند میان معنویت و ماده است که با تبیین و تحلیل وجودی انسان بر حول سه بعد جسم، روح و ذهن و ارتباط آن میتوان به نظام معرفتی چوپرا پی برد. دستیابی به سلامتی به عنوان رسالت تعالیجویانهی انسان بر اساس این سه بعد، بخش نهایی این مقاله را تشکیل میدهد.
دستیابی به نگرشهای انسانگرایانه چوپرا از میان آثارش کار دشواری نیست، زیرا از رسالتهای مهمی که بر عهده هر یک از رهبران تفکر نوین گذاشته شده، تغییر ساختارهای معرفتی پیشین دینی و ارائه باورهای جدید در جهت شکلگیری تمدن نوین معنوی پستمدرن است. چوپرا یکی از چهرههای تأثیرگذار در عصرجدید با ژستی فیلسوفمآبانه، بنیادیترین مسائل معرفتشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی را در قالب نظریههای جدید ارائه میدهد. کتاب «طریق کیمیاگری» در قالب بیست درس به برخی از این نظریهها اشاره میکند که در درس چهارم، چوپرا مستقیم سراغ بحث انسانشناسی میرود و سؤال «من کیستم» را به عنوانبا ارزشترین سؤال بشر مطرح میکند. «درس چهارم: من کیستم؟ تنها سؤالی که ارزش پرسیدن دارد و تنها سؤالی که هیچ پاسخی بدان داده نشده است» (چوپرا، 1384: 49).
از نکتههای جالب در این سؤال مهم، ادعای عدم پاسخگویی به آن در طول تاریخ بشری بوده است. از همین رو چوپرا در مقام پاسخگویی به این سؤال مهم درمیآید. من کیستم؟ «بازی کردن نقشهای بیشمار که به شما تعلقی ندارد». این تعریف اگرچه در نگاه اول قریحه شاعرانه نویسنده را به رخ میکشد، اما توصیف هریک از باورهای فردی، رفتارهای ارزششناختی و ویژگیهای روانشناختی که موجب تمایز شخصیتی افراد میشود، به بازی و عنوان بازیگر به انسان، گویای نگرشی متفاوت از دیدگاه تعالیگرایانه دینی به انسان است.
اگر بخواهیم از این جواب مبهم رمزگشایی کنیم، تفصیل چوپرا در تبین مصداقی این پاسخ به ما کمک خواهد کرد. چوپرا در تعریف انسان کامل بیان میکند کامل بودن یعنی «رها بودن از هر نقشی حتی مادری» نقشی را که ایفا میکنیم یک محدودیت است (خواهر، همسر، دختر و مادر). زنی که فقط مادر باشد زندگیش را تمام شده خواهد یافت (چوپرا، 1384: 54). نقش مادری و دیگر نقشها نه تنها هیچ تأثیری در سیر استکمالی انسان ندارد، بلکه در این دیدگاه برای رسیدن به کمال باید از این ویژگیها رهایی جست. چوپرا غایت این نقشها و تنوع وجودی نقشهای بیشمار در زندگی انسان را رسیدن به لذت بیشتر - بدون در نظر داشتن واقعیت ارزشی آن ـ بیان میکند.