- موجودی: موجود
- مدل: 194649 - 71/6
- وزن: 1.00kg
پرسش های بی پاسخ در سال های استثنایی
نویسنده: احمد زیرک زاده
به کوشش : ابوالحسن ضیاءظریفی , خسرو سعیدی
ناشر: نیلوفر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 551
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1376 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه روکش کتاب زدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
مصور
خاطرات مهندس احمد زیرک زاده
این كتاب مروری است بر تاریخ ایران در دوران پهلوی كه از دو بخش تشكیل شده است. بخش اول دربرگیرنده دوران سلطنت رضا شاه است كه از نحوه قدرت گرفتن، شیوه حكومت، رابطه رضاخان با دین و روحانیان، اقدامات رضا شاه برای كسب قدرت و توانمندی اقتصادی از طریق خرید زمین های ارزشمند ایران، عملكرد سیاسی و حكومت استبدادی، و سرانجام سقوط رضا شاه، سخن رفته است.
بخش دوم به دوران سلطنت محمدرضا شاه اختصاص دارد كه در آن، نحوه جانشینی محمدرضا شاه، فساد دربار شاه، رابطه محمدرضا شاه با دین و روحانیت، وضعیت و سرنوشت روشنفكران و احزاب در دوره سلطنت محمدرضا شاه، رابطه رژیم با فراماسونری، رابطه شاه با قدرت های غربی، چگونگی سقوط و بسیاری جزئیات حكومت و خصوصیات اخلاقی و عملكردهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی محمدرضا شاه نقد و بررسی شده است. كتاب با فهرست منابع به پایان می رسد.
تاسیس «حزب ایران» در میان طبقات تحصیل کرده و روشنفکر با استقبال زیادی رو به رو شد. حمایت از مواضع "دکتر مصدق" و عدم گرایش به کشورهای بیگانه و همچنین مواضعی، مانند بهبود وضع کشاورزان و تغییر در روابط میان مالک و زارع دلیل روی آوردن روشنفکران به این حزب بود. نفوذ و قدرت«حزب ایران» در اواخر سال ۱۳۲۴ باعث شد که «حزب میهن» با «حزب ایران» ائتلاف کند.
"دکتر سنجابی" که خودش از رهبران «حزب میهن» بود، توضیح میدهد که: " در عمل ما میدیدیم که مرام ما و روش مبارزه با حزب ایران یکی است. یعنی آنها هم عینا همان موضع گیریها و همان ایدهآلهای ما را دارند.... با مذاکراتی که با «حزب ایران» شد «حزب میهن» و «حزب ایران» یک سازمان تشکیل دادند و ما دستور دادیم که تمام شعب ما در ولایات به «حزب ایران» بپیوندند.
خبر این جریان در اعلامیهای در تاریخ هفتم فروردین۱۳۲۵ منتشر شد، آن وقت ترکیب کمیته مرکزی «حزب ایران» تغییراتی کرد و چند تن از رهبران «حزب میهن» همچون "دکتر سنجابی"، "مجید یکتایی" و... در شورای رهبری «حزب ایران» جای گرفتند و الهیار صالح، دکتر شمسالدین جزایری، منهدس ناصر معتمد، دکتر عالمی، مهندس گزیده پور، مهندس احمد زنگنه و مهندس حسیبی، و کریم سنجابی شورای رهبری «حزب ایران» پس از ائتلاف را تشکیل دادند.
در کودتای نافرجام ۲۵ مرداد ۳۲ زیرکزاده به همراه "مهندس جهانگیر حقشناس" توسط گارد شاهی دستگیر شدند، آنها با "تیمسار ریاحی" رییس ستاد ارتش در یک منزل بودند، زیرکزاده در خاطراتش مینوسید:
"سه روزی که گذشت با تمام وقایع چند ساله مبارزات نهضت ملی به کلی متفاوت بود، همه عصبانی و ناراحت عدهای سرگردان، عدهای متحیر بودند حمله به شاه که در اقدامات قبل از ۲۵ مرداد هیچگاه از طرف جبهه ملی حتی با ایما و اشاره هم دیده نمیشد، با شدت روز افزون شروع شد. "زیرکزاده آخرین سخنرانی میتینگ ۲۵ مرداد در میدان بهارستان بود که شب قبل کودتاچیان او را توقیف کرده بودند، او ابتدا دلایل شکست کودتاچیان را برشمرد و از دست آوردهای ملت در زمان "دکتر مصدق" سخن گفت و یادآوری کرد که ما در یک مرحله بزرگ تاریخ خود هستیم، دو راهی که پیش روی ماست یکی به نیستی و دیگری راه عظمت است، او از مردم خواست تا با دسایس بیگانگان مبارزه کنند و از دولت "دکتر مصدق" حمایت کنند، زیرا دشمن این دولت دشمن ملت است.
هنگامیکه روز ۲۸ مرداد فرا رسید، زیرکزاده از نخستین ساعات روز در خانهی "دکتر مصدق" بود، غروب آن روز که خانهی "مصدق" زیر آتش توپخانهی تانکهای ارتش قرار گرفت، زیرکزاده تا آخرین لحظه در کنار "مصدق" بود و به هنگام تغییر منزل و فرار از زیر باران گلولههای کودتاچیان پایش شکست و از جریان دور ماند. مهندس زیرکزاده میدانست، او در میان یاران "مصدق" و "دکتر فاطمی" بیش از همه مورد غضب شاه است، به این دلیل زیرکزاده از معرفی خود به مقامات انتظامی خودداری کرد و مخفی ماند، این اختفا به مدت دو سال و نیم طول کشید.
او پس از معرفی خود در سال ۱۳۳۴ در حدود ۶ ماه در لشگر دو زرهی زندانی شد و در سال ۱۳۳۵ آزاد شد.زیرکزاده برای امرار معاش یک کارگاه آهنگری به راه انداخت و از فعالیتهای سیاسی کنارهگیری کرد با این همه در ۳۰ تیر ۱۳۴۰ همراه با رهبران جبهه ملی دوم بازداشت شد، پس از رهایی از زندان تقاضای پیوستن به «جبهه ملی» را کرد؛ ولی به فعالیتهای حاشیهای پرداخت. زیرکزاده هنگام رفراندوم ۶ بهمن ۴۱ و ا نقلاب سفید شاه و مردم نظری متفاوت از دیگران داشت که سران اعضای «جبهه ملی» با نظر او موافقت نکردند، او میگفت، همواره منفی نمیتوان، سخن گفت، پارهای عناوین اصلاحات و پیشنهادها ذاتا بد و قابل انتقاد نیست، لذا اینک موقع این است که به خیابانها بریزیم و فریاد بزنیم که: شاه در برابر نظریات و تزهای ما تسلیم شده و ما با تایید انجام اصلاحات اعلام میکینم که جهت توفیق در کار، کادرهای صالح، متخصص و منتسب به مردم مورد نیاز است؛ ولی حکومت فاقد این شرایط و امکانات است و اصلاحات تنها با شعار امکانپذیر نیست به این نظر کسی توجهی نکرد و رفراندوم انجام شد و وی یکبار دیگر نیز در بهمن ۱۳۴۱ با ۱۴ نفر از اعضای شورای مرکزی «جبهه ملی» و «نهضت آزادی» بازداشت و زندانی شد و پس از آزادی و بعد از انقلاب به دلیل معالجاتی که لازم داشت، به آمریکا رفت. مهندس احمد زیرکزاده در سوم شهریور ۱۳۷۲ در سن ۸۶ سالگی در گذشت.