- موجودی: موجود
- مدل: 195558 - 37/4
- وزن: 0.40kg
وقتی که درخت ها سبز بودند
نویسنده: اینز هیرون
مترجم: حسین وجداندوست
ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 282
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1360 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
داستانی از رنج و درد و در عین حال صبر و تحمل باورنکردنی قهرمانی که نامش انسان است انسانی که در برابر مصائب همچون کوه استوار و پابرجاست و امید ایمان خود را به پیروزی حفظ می کند ..صحنه داستان بیمارستان کودکان است ...
رابین با مادرش کنار رودخانه نشسته اند و به حرکت قایق کاغذی روی آب نگاه می کنند؛ اما رابین مثل بچه های دیگر چندان هیجان و شور و شر ندارد و این باعث نگرانی مادرش شده است. رابین که جریان آب و حرکت رودخانه را خیلی دوست دارد، مادرش را متقاعد می کند تا زمان بیشتری را کنار رودخانه سپری کنند. انیِس، مادر رابین، خبرنگار است و زنی فعال که بی کاری را چندان دوست ندارد، ولی قبول می کند تا در کنار رابین لحظات بیشتری را سپری کند.
رابین از درد شدید شکم ناله می کند. به ناچار او را به بیمارستان می برند. پزشکان شکم او را جراحی می کنند، اما حال رابین بهتر نمی شود و پزشکان دوباره و سه باره دست به عمل می زنند، اما هیچ بهبودی در روند بیماری رابین احساس نمی شود.
مادر که امیدش را از دست داده است، به فکر برگزاری مراسم ختم پسر نوجوانش می افتد و از ادامه رنج پسر شدیداً عذاب می کشد، اما ناتان که پیش تر کشیش بود و در کسوت پزشکی نیز تحصیل کرده بود، به کمک مادر می شتابد و به او پیشنهاد می کند تا بیمارستان پسرش را عوض کند.
بیماری موضوعی دردآور است اما وقتی برای فرزند انسان رخ می دهد از همیشه رنج بیشتری به دنبال دارد. دیدن کودکی که با سرطان دست و پنجه نرم می کند و با جسم نحیف و کوچکش در صدد مبارزه است، غمگین کننده است اما امید همواره راه نجات است . امید به بهبود .. امید به روزهای روشن .. امید به راه رفتن دوباره در دل طبیعت و زندگی کردن بدون داروها . نمایش " وقتی درختان همه سبز بودند" بیانگر تلاش برای شکست بیماری ست و می تواند نور امید را در دلها روشن کند.