وقتی آن تناور درخت خانه شکست

وقتی آن تناور درخت خانه شکست

نویسنده: شهره وکیلی
ناشر: علم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 735
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1

کیفیت : نو ؛ نوشته تقدیمی دارد

مروری بر کتاب

ویران بود و جای سالم در بدنش نمانده بود. اعضای پیکرش انگار بر اثر معجزه به هم چسبیده بودند. روبروی او نشسته بود و داشتند از هم انتقام می گرفتند ؛ گذشته های مشترک را می سوزاندند و هیچ چیز دلکشی برایش باقی نمی گذاشتند.
فرح با همان لفظ قلمی که شیوه گفتار خانوادگی به خصوص پدرش بود گفت : نوذر درست است که تو من را در اختیار داری ولی نمی دانی که دیگر آن سرباز فداکار گذشته ها نیستم ...

صدای فاتحه خوانی زن ها خفیف بود. ولی می شد فهمید چه می گویند. اما چیزهایی که فرح می گفت، به گوش افراد آن جمع تعلق نداشت و چهره اش مثل همه سال های عمرش نفوذناپذیر می نمود. به خصوص حالا که هیجان هایش ناخودآگاه مخفی گشته و پشت سکوتی بی هویت گم شده بودند.