- موجودی: موجود
- مدل: 201602 - 108/2
- وزن: 0.50kg
وظیفه ادبیات
نویسنده: آلبر کامو , رولان بارت , اوژن یونسکو , کلود سیمون , سیمون دوبوار , ژان ریکاردو , ژان پل سارتر , دانیل گراتین , ناتالی ساروت , آلن روب گری یه , برنار پنگو , ایلیا ارنبورگ , واسیلی آکسینوف , لئونید لئونوف
مترجم: ابوالحسن نجفی
ناشر: کتاب زمان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 302
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1364 - دوره چاپ: 2
کیفیت : نو ؛ لبه عطف سائیدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
مجموعه مقالات
من معتقدم که جهان از شهامت خالی است و برای همین است که ما رنج می کشیم. هم چنین معتقدم که رویا و تخیل، و نه زندگی سطحی، مستلزم شهامت اند و حقایقی اصلی و اساسی در اختیار دارند و آشکار می سازند؛ و حتی (برای دل خوشی ذهن هایی که فقط فایده ی عملی را می بینند) معقتدم که اگر امروز هواپیماها در آسمان پرواز می کنند، برای این است که ما پیش از پروازکردن، خیال پروازکردن را در سر داشته ایم.
ما توانسته ایم پرواز کنیم؛ چون در خیال دیده ایم که پرواز می کنیم. و پروازکردن کاری بیهوده است. فقط پس از پیدایش پرواز، لزوم آن را ثابت یا ابداع کرده اند تا عذری برای بیهودگی عمقی و ذاتی آن بتراشند؛ عملی بیهوده که درعین حال، نیاز است.
انسان امروز اسیر ضرورت است و نمی فهمد که چیزی می تواند فایده نداشته باشد و این را هم نمی فهمد که باطنا همان چیز مفید است که می تواند بی فایده باشد، فرساینده باشد. اگر فایده ی چیز بی فایده و بی فایدگی چیز مفید را نفهمند، هنر را نمی فهمند و کشوری که در آن هنر را نفهمند، کشور برده ها و آدم های کوکی است؛ کشور مردم بدبخت است؛ مردمی که نمی خندند و لب خند نمی زنند؛ کشوری بی ذوق و بی روح.
تنهایی، جدابودن از دیگران نیست؛ بل که در خود فرورفتن و تأمل کردن است؛ و حال آن که جماعات و جوامع کنونی غالبا، چنان که گفته اند، از «تنهایان گردهم آمده» تشکیل شده اند. در زمان هایی که مردم می توانستند تنها باشند، هرگز سخن از «ارتباط ناپذیری» به میان نمی آمد.
ارتباط ناپذیری و جداافتادگی، مضامین سوگ ناک جهان امروزند که در آن همه چیز مشترکا صورت می گیرد و همه چیز مرتبا ملی یا اجتماعی می شود و انسان دیگر نمی تواند تنها باشد؛ زیرا حتی در کشورهای به اصطلاح فردگرا، شعور فردی به واقع در معرض تسلط و تخریب فشار دنیای غیرشخصی و فرساینده ی شعارها قرار گرفته است. چه عالی و چه دانی، چه سیاسی و چه تجاری، این ها از جنس همان تبلیغات نفرت انگیزند که بیماری قرن ما است....
کتاب مشتمل بر 24 مقاله از بیست نویسندهی مشهور و صاحباندیشهی خارجی است که با کوشش ابوالحسن نجفی انتخاب و ترجمه شده و به گفتهی مهدی یزدانیخرم زمانی که این اثر در ایران به چاپ رسیده، از کتابهای بسیار بحثبرانگیز نظری دربارهی جایگاه ادبیات بوده است.
از آنجاکه نگارندهی کتاب معتقد بوده حقیقت فقط از مواجهه و تقابل آرای گوناگون و گاه مخالف پدیدار میشود، در این کتاب آرای موافق و مخالف را درخصوص جایگاه و وظیفهی ادبیات در کنار هم آورده است. او در این اثر چهار بحث را در باب ادبیات مطرح کرده و مقالههای نویسندگان غربی را برای تکمیل این اثر ترجمه کرده است.
این مجموعه محتوی چهار بخش مختلف اما به هم پیوسته است. بخش اول، « ادبیات و واقعیت » ، منتخبی است از مهم ترین سخنرانی هایی که در ماه اوت ۱۹۶۳ در مجمعی از نویسندگان شرق و غرب به همت « انجمن اروپایی نویسندگان » و به دعوت « اتحادیه نویسندگان شوروی » در شهر لنینگراد ( سن پترزبورگ ) ایراد شد و انعکاسی جهانی یافت و از آن زمان تا امروز مایه بحث ها و تفسیرهای بسیار در همه محافل ادبی، چه در غرب و چه در شرق اروپا، بوده است. بخش دوم، « ادبیات چه می تواند بکند؟ » ، شامل همه سخنرانی های انجمنی است که سال بعد، به دنبال مباحث مجمع لنینگراد و به دعوت روزنامه کلارته ، در پاریس تشکیل شد و جمعی از نویسندگان معروف و صاحب نظر فرانسوی در آن شرکت داشتند.
بخش سوم، « ادبیات و سیاست » ، با یکی از سخنرانی های مجمع دیگری از نویسندگان جهان که تقریبا در همان زمان در شهر لاهتی در فنلاند تشکیل شد آغاز می شود و سپس با دو مقاله از دو نویسنده اروپایی که در تایید یا رد آن نوشته شده و قسمتی از مهم ترین مضامین مورد بحث انجمن های مذکور را ادامه داده است خاتمه می یابد. بخش چهارم، « افزوده ها » ، شامل چند مقاله و مبحث دیگر در همین زمینه است که مترجم در ضمن مطالعات خود آنها را از میان کتاب ها و نشریه های مختلف به منظور توضیح یا تکمیل مطالب این مجموعه انتخاب کرده و در پایان کتاب آورده است.
همه این سخنرانی ها و مقاله ها در حقیقت دنباله بحث هایی است که خاصه پس از انتشار کتاب ادبیات چیست؟ اثر ژان پل سارتر آغاز شد و نویسنده این سطور ادامه آنها را در مقدمه ترجمه فارسی آن کتاب وعده داده بود و باز هم امیدوار است که در آینده ادامه دهد، چون بدیهی است که در این زمینه به نتیجه گیری قطعی نمی توان رسید و هنوز ناگفته های بسیار باقی است.