- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 156990 - 21/7
- وزن: 0.40kg
وضعیت مالی و اقتصادی ایران در دوره رضاشاه
نویسنده: آرتور سی میلسپو , ای.آر لینگمن , س. سیموندز
مترجم: شهرام غلامی
ناشر: تاریخ ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 300
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1396 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
مجموعه گزارشات
ابتدای قرن چهاردهم هجری شمسی با روی کار آمدن رضاخان پهلوی بهعنوان سردارسپه (در اسفند 1299) و سپس تاجگذاری او آغاز میشود. در آغاز روی کار آمدن رضاشاه، جامعه ایران عمدتا پیشسرمایهداری بود. روستاها در این دوره، مکان اصلی تولید و استقرار جمعیت به حساب میآمد که 72 درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده بود. در این دوره، هنوز 80 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور در بخش کشاورزی بود.
رضاشاه امیدوار بود درآمد نفت ایران را برای تأمین هزینه طرحهای نظامی و صنعتی خود به حد چشمگیری افزایش دهد. مذاکرات طولانی با شرکت نفت ایران و انگلیس در دهه 1300 و اوایل دهه 1310 برای تجدیدنظر در «قرارداد دارسی» به توافق نرسید. ناگهان در سال 1311، شرکت نفت ایران و انگلیس اعلام کرد درآمد ایران یکچهارم سال پیش خواهد بود که این امر منجر به لغو قرارداد دارسی به دستور شاه و از سوی هیئت دولت شد.
از اواسط دهه 1300، صنعت نوین در ایران گسترش یافت و در فاصله سالهای 1305 و 1320، 92 کارخانه هریک با بیش از 10 کارگر ساخته شد. دولت، سرمایهگذار و مالک عمده در صنایع نوین بود که بیشتر تولیدات سبک مانند شکر، پارچه، کبریت، سیمان و صابون را دربر میگرفت. توسعه بخش صنعت در ایران تقریبا در حوالی سالهای 1308 و بهویژه بین سالهای 1311 تا 1317 سرعت بیشتری پیدا کرد. دولت چندین کارخانه قند، پنبهپاککنی، پشمبافی و پارچهبافی و چند کارخانه تولید کبریت، سیگار، سیمان و شیشه تأسیس کرد.
بیشتر این کارخانهها با استفاده از مواد داخلی، کالاهایی مشابه کالاهای وارداتی تولید میکردند و به عملیات تولیدی در مقیاس وسیع احتیاج نداشتند. تا آغاز جنگ دوم جهانی، تعداد این صنایع به حدود 30 کارخانه دولتی و در حدود 200 کارخانه خصوصی رسیده بود. صنایع جدید با توجه به معیارهای منطقی اقتصادی ایجاد نشدند؛ هدف از ایجاد صنعت، تجدد و رسیدن به خودکفایی بود، نه سوددهی و ایجاد شغل. برخی از این صنایع ورشکست شدند و برخی دیگر با ضرر به کار خود ادامه دادند....
مطالعه تاریخ معاصر ایران بدون شناخت وضعیت اقتصادی و مالی و بررسی علل و عوامل تغییر آن بسیار ناقص خواهد بود. اما تا کنون نه پژوهش در خور توجهی در این خصوص صورت گرفته و نه منابع اقتصادی ایران آنگونه که باید ، به درستی مورد شناسایی قرار گرفته است. به همین دلیل بیشتر مباحث پیرامون مسائل سیاسی - اجتماعی ایران در رشته های مختلف علوم انسانی به خصوص تاریخ و علوم سیاسی ، تکراری است و ساحتی تک بعدی دارند.
گذشته از این ، اساسا وجود گرایش تاریخ اقتصادی در حوزه مطالعات علوم انسانی در ایران غایب است ، از این رو توجه به منابع تاریخ اقتصادی و شناسایی آنها نه تنها در تغییر نگرش در مطالعات علوم انسانی معاصر موثر خواهد بود ، بلکه در ایجاد زمینه ای برای توجه نشان دادن به مطالعات تاریخ اقتصادی اهمیت خواهد داشت.
کتاب حاضر ترجمه گزارش مستقلی از آرتور میلسپو، رئیس کل مالیه ایران در سال 1305 و سه گزارش دیگر از بخش بازرگانی سفارت انگلستان در ایران است که در سالهای 1304 تا 1306، سال 1308 و سال 1314 توسط اداره بازرگانی ماورای بحار در لندن منتشر شده است. در این گزارشها جزئیاتی درباره وضعیت راهها، قیمت کالاهای وارداتی، وضعیت مالیه، تراز بازرگانی ایران و برنامهریزی اقتصادی و مشکلات آن وجود دارد.