- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 178292 - 23/5
- وزن: 0.60kg
وسوسه های خانه مادر بزرگ
نویسنده: حسن کریم پور
ناشر: اوحدی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 507
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1381 - دوره چاپ: 3
مروری بر کتاب
روزهایی که در خانه مادر بزرگ جمع می شدیم و با نوجوانان همسن و سال که اغلب خاله زاده و نوه خاله و عمه زاده و عموزاده بودند ، در حیاط بزرگی که شاخ وبرگ درختان کهنسال هرگز اجازه نمی داد اشعه ی خورشید داغ تابستان روی حوض بزرگ وسط حیاط بیفتد بازی می کردیم ، بهترین روزهای آن دوران بود . مادربزرگ چنان علاقه ای به اقوام دور ونزدیک داشت که به هر مناسبتی عده ای را در خانه ای که از مادرش به ارث برده بود جمع می کرد تا هم از تنهایی بیرون بیاید ، هم موقعیتش را به عنوان بزرگ خاندان حفظ کند .
خانه ی مادر بزرگ در خیابان فخر آباد بین بهارستان و پیچ شمیران که به دروازه شمیران معروف بود ، واقع بود . البته آن خانه کم نظیر نبود و مانند بیشتر خانه های آن حول وحوش دارای بیرونی و اندرونی بود . حیاط بیرونی یک حوض کوچک نقلی و دو اتاق تو در تو داشت که به گوهر و شوهرش امامقلی اختصاص داده شده بود . آن دو هم به عنوان کلفت ونوکر از مادربزرگ به او به ارث رسیده بودند .حیاط کوچک بیرونی از طریق راهرویی باریک به حیاط بزرگ اندرونی که بیشتر به باغ و ….
فرهاد پرسید: اون چی؟
نسبت به تو همون احساس قبلی رو داره؟
گفتم: چند دقیقهای که برام حرف میزد، از چهرهاش استنباط کردم که هنوز دوستم داره و از اینکه در آن راه قدم برداشته، پشیمونه.
گفت: اگه خوب دقت کنی، خیلی جالبه. معشوق زندانی عاشق. سوژهاش برای فیلم یا کتاب حرف نداره.
گفتم: رنجی که هر دو میبریم چی؟
داریم میسوزیم و میسازیم چی؟
باید کتی خودشو گرفتار کنه؟
چرا من باید به چنین سرنوشتی گرفتار شم؟