- موجودی: موجود
- مدل: 197271 - 63/3
- وزن: 0.50kg
ودیعه
نویسنده: فاطمه حاجی بنده
ناشر: پاسارگاد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 554
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
به چشمانم بنگر... آیا تو که یک هدیهای، مرا به یاد گذشته دور میاندازی؟ گذشتهای که با پس کشیدن همدمم... تنها شدم، تنهایی رازی بود برای این زندگی و تو ودیعهی این زندگی... امروز به تو، به تو که تنها ودیعهی این تن تنهایی میگویم، میگویم: آیا جرم است که من تنها نباشم؟...
صداي كليد انداختن باعث شد از جا برخيزد. قدم هاي استوار و مردانه ي پدر كه طول حياط كوچكشان را مي پيمود به خود نزديك احساس كرد. طنين آن گام ها را هر روز بي صبرانه انتظار مي كشيد، اما در آن لحظات تاب نگاه كردن به پدر را نداشت . در آن چند روز همواره از پدر گريخته بود .
قلب زخم خورده اش تند ميزد با ديدن قامت بلند و مردانه ي پدر زير لب سلام گفت .
مرد به چهره دختر زيبايش نگريست و نگاه او را در پي مهرباني گذشته كاويد ، اما جز اندوهي كه گونه هاي سفيد او را ارغواني كرده بود چيزي نديد . پاسخ سلامش را داد و داخل شد .
دختر جوان كه قصد گريز داشت به آشپزخانه پناه برد . استكاني كمر باريك درون سيني فلزي كوچك گذاشت ، دستان كوچكش را كه به تازگي مورد توجه قرار مي گرفت براي برداشتن قوري جلو برد و …