- موجودی: موجود
- مدل: 190995 - 36/5
- وزن: 0.50kg
وداع با اسلحه
نویسنده: ارنست همینگوی
مترجم: رضا مرعشی
ناشر: پروین - شعله - اخوان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 224
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1350 ~ 1349 - دوره چاپ: 2 ~ 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
جنگ جهانی اول ، که در این کتاب از گوریتسیا ، شهر کوچکی در شمال تریسته ، در منتهیالیه سرحد ایتالیا به آن نگریسته شدهاست، چندان ترسناک به نظر نمیرسد و در انعکاس گنگ چند صدای توپ دوردست خلاصه میشود.ستوان فردریک هنری آمریکایی، که بر اثر جوانی و لاقیدی و ذوق به ورزش در ارتش ایتالیا استخدام شدهاست، در میان آمبولانسهای خود و تالار ناهارخوری و شراب و زن زندگی بسیار مطبوعی دارد.
با نزدیک شدن تدریجی زمستان صدای توپها بسیار کمتر میشود و درخواست مرخصی هنری را برای تمام زمستان میپذیرند.
هنری از این فرصت برای خوشگذرانی در شبه جزیره استفاده میکند. وقتی که دوباره به جبهه برمیگردد، با پرستاری انگلیسی آشنا میشود و تظاهر به دوست داشتن او میکند؛ در حالی که دروغ میگوید.
پرستار هم تظاهر به باورکردن حرف او میکند؛ در حالی که چنین نیست. در خلال این احوال جنگ جان تازه مییابد.
آخرهای تابستان آن سال، ما در خانه ای در یک دهکده زندگی می کردیم که در برابرش رودخانه و دشت و بعد کوه قرار داشت.در بستر رودخانه ریگ ها و پاره سنگ ها، زیر آفتاب، خشک و سفید بود. آب زلال بود و تند حرکت می کرد و در جاهایی که مجرا عمیق بود رنگ آبی داشت...
جنگ جهانی اول، که در این کتاب از گوریتسیا ، شهر کوچکی در شمال تریسته ، در منتهیالیه سرحد ایتالیا به آن نگریسته شدهاست، چندان ترسناک به نظر نمیرسد و در انعکاس گنگ چند صدای توپ دوردست خلاصه میشود. ستوان فردریک هنری آمریکایی، که بر اثر جوانی و لاقیدی و ذوق به ورزش در ارتش ایتالیا استخدام شدهاست، در میان آمبولانسهای خود و تالار ناهارخوری و شراب و زن زندگی بسیار مطبوعی دارد.
با نزدیک شدن تدریجی زمستان صدای توپها بسیار کمتر میشود و درخواست مرخصی هنری را برای تمام زمستان میپذیرند. هنری از این فرصت برای خوشگذرانی در شبه جزیره استفاده میکند.
وقتی که دوباره به جبهه برمیگردد، با پرستاری انگلیسی آشنا میشود و تظاهر به دوست داشتن او میکند؛ در حالی که دروغ میگوید. پرستار هم تظاهر به باورکردن حرف او میکند؛ در حالی که چنین نیست. در خلال این احوال جنگ جان تازه مییابد. هنوز صحبت هنری با اطرافیانش راجع به جنگ تمام نشدهاست که میفهمد آنها چقدر از جنگ بیزارند. همان شب اول، وقتی که مشغول صرف شام مختصری از ماکارونی و پنیر با سربازان خود است، زخمی میشود.