- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 181735 - 10/7
- وزن: 1.00kg
واهمه های بی نام و نشان + ایلخچی
نویسنده: غلامحسین ساعدی
طرح ها : فرشته جواهردشتی
عکاس : فیروز نزاکت
ناشر: امیر کبیر - آگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 236 + 290
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 5 _ 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
دو برادر :
دو برادر با هم زندگی می کنند یکی اهل کار و زحمت و یکی شلخته و بی هدف .
سعادت نامه :
مرد پیری با همسر جوانش در خانه ای زندگی می کند تا زمانی که مرد مجردی مستاجر انها شده و آرامش پیرمرد را به هم می زند .
گدا :
پیرزن گدایی می کند و هیچ کدام از فرزندها خواستارش نیستند .
خاکستر نشین ها :
مرد که از گداخانه فرار کرده نزد داییش می رود تا به کار چاپ دعا برای گداها مشغول شود .
تب :
پسر صبح که از خواب بیدار می شود احساس می کند روز بسیار خوبی در پیش دارد . به دوستانش زنگ می زند و از روی شوخی می گوید که این قدر حالش خوب است که حتی ممکن است خودکشی کند.
آرامش در حضور دیگران :
منیژه زن سرهنگ پیری شده که دو دختر به سن و سال خودش داره و وقتی سرهنگ و منیژه پیش دخترها می رن ، این سه نفر خیلی با هم جور می شن .
ایلخچی
تصاویر گلاسه - همراه با یک نقشه خارج از متن
دکتر ساعدی این کتاب را در مجموعهای از تکنگاریها برای موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی نوشت. موضوع کتاب شرح روستای ایلخچی و نحوه زیست مردم آن است.
ایلخچی یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی است و در بخش ایلخچی شهرستان اسکو قرار دارد. این شهر همچنین در ۲۵ کیلومتری جنوب غرب کلانشهر تبریز قرار گرفتهاست.
ایلخچی مرکب از کلمهٔ ایلخی و پسوند چی میباشد. ایلخی. (ترکی، اِ) رمه و گلهٔ اسبان. (غیاث) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چارپایانی که آنها را در صحرا برای چرا رها کنند. رمهٔ اسب. (فرهنگ فارسی معین). فسیله. سیله. یلخی. دستهٔ اسبان آزاد در مراتع. (یادداشت بخط مؤلف). و چی در ترکی پسوند نسبت شغلی است و دارنده و متصدی معنی میدهد. در نتیجه ایلخچی یعنی جایی که شغل مردم آن نگهداری و پرورش اسب باشد. البته اینکار درگذشته صورت میگرفت و تعداد افرادی که الان به پرورش و نگهداری اسب مبادرت میورزند کم بوده ولی در سالهای اخیر با گذشت قرنها پرورش اسب در این شهر دوباره رونق یافتهاست.بسیاری از مردم ایلخچی اهل حق هستند...
ذهنیت داستان نویس و زبان ِ خاص ِ ساعدی در این اثر کاملا مشهود است. او در تک نگاریهای بعدی اش که به فاصله دو و سه سال بعد با عنوان ” خیاو یا مشکین شهر ” و ” اهل هوا ” به چاپ رسید، سعی در غنی کردن بار ِ علمی و پژوهشی مطالعاتش کرد، هرچند همان طور که گفته شد هرگز ادعایی نداشت و پژوهش هایش را با یادداشت و سفرنامه میدانست. با این وجود هنوز تک نگاریهای ساعدی و بخصوص ” اهل هوا” از زمرهٔ آثار ِ با ارزش اتنوگرافیک ِ ایرانی است.