- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 152911 - 85/3
- وزن: 0.46kg
والتر بنیامین
نویسنده: هاوارد کی گیل,آلکس کول , آندرژ کلیموفسکی
مترجم: علی معظمی جهرمی
ناشر: پردیس دانش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 196
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1391 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مصور
قدم اول
کتاب والتر بنیامینرا نمی توان در هیچ گروهی طبقه بندی کرد. به نظر می رسید که او خود از داشتن عنوان منتقد راضی است. اما بنیامین منتقدی استثنایی بود و با چنان شور، دانش و مهارتی به این کار دست می زد که طبیعت آنچه را که معمولا نقد می نامیدند، متحول کرد. حیطه های کار او گوناگون بود: فلسفه، زیان، هنر، معماری، عکاسی، تاریخ، عرفان یهود و مارکسیسم و...
اندیشهى بنیامین معطوف به جوانب مشخص زندگى و تاریخ بودند، بطوریکه این اندیشه با عزیمت از جزء، پدیدههاى بزرگ تاریخى را در بر مىگرفت. در پس این اندیشه یک فلسفهى تاریخ دیالکتیکى ماتریالیستى نهفته بود، زیرا که بنیامین از اواسط دههى بیست میلادى به نگرش مارکسیستى روى آورد. در دورهى مهاجرت فرانسه وى بعنوان یکى از همکاران آزاد «انستیتوى پژوهشهاى اجتماعى» که جزو مکتب فرانکفورت محسوب مىشود، زیر نظر دو فیلسوف آلمانى آدورنو و هورکهایمر براى نشریهى این انستیتو مقالات و جستارهایى مىنوشت.
بویژه تئودور آدورنو در نامهنگارىهایى که با بنیامین داشت، نظرات بنیامین دربارهى هنر و استهتیک وى را به سنجش کشید. این نامهنگارىها بعدها پس از جنگ توسط آدورنو انتشار یافتند.اندیشه ی رادیکال وی همچنان چالشگر است و تکانه های فکری وی تا به امروز بر گستره های فلسفه، نظریه ی سیاسی، علوم رسانه ای و فرهنگی، تاریخ ادبیات و زیبایی شناسی اثرگذار مانده اند.
والتر بنیامین در ۱۵ ژوئیه ی ۱۸۹۲ در خانواده ای بسیار ثروتمند در برلین بدنیا آمد.خانواده ی وی هم روزهای مذهبی یهودی و هم مسیحی را محترم می شماردند. والدین بنیامین مسیر مورد علاقه اش را هموار ساختند، ولی ایشان بعدها موافق نبودند بنیامین شغلی را برگزیند که از نظر ایشان چندان عادی و درآمدساز نیست. از همان آغاز تحصیل دانشگاهی بنیامین با نگاهی انتقادی به نظام آموزشی دانشگاهی می نگریست. این آگاهی سنجشگر وی از دوره ی مدرسه نسبت به نظام سلسله مراتبی معمول میان دانش آموز و معلم شکل گرفت؛ نظامی که خودویژه ی فرهنگ و تربیت پروسی حاکم بر جامعه ی آن روز بود.
کار نویسندگى بنیامین عرصههاى گوناگونى را در بر مىگیرد و او رسانهها و شکلهاى متفاوتى را مىآزماید. وى در روزنامههاى متعدد و ویژهنامههاى ادبى و در فرستندههاى رادیویى شمار زیادى مقاله و نقد ادبى مىنویسد و پشت میکروفون مىخواند که هر یک از این قطعاتِ هر چند کوچک، گوشهاى از نظریههاى بنیادین وى را طرح مىکنند. او به جاى انتشار نظریههایش در مجلههاى تخصصى، با استفادهى خلاق از این رسانههاى پراکنده، فلسفهى خود را در همین آثار کوچک بازتاب مىدهد. در گاهشمارى آثار و قطعات وى که در پایان مجموعهى آثارش آمده است، تنها در فاصلهى زمانى ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۳ حدود ۲۲۰ عنوان قطعهى انتشار یافته را مىیابیم.
وى در این آثار بعنوان یک سنجشگر ادبى و یا کارشناس زیبایىشناسى ادبى جلوهگر نیست، بلکه وى کتابهاى عرصههاى گوناگون علوم انسانى را چنان به نقد و سنجش مىکشد که از این نقد وى یک جستار طولانى پدید مىآید که در آن نظریهها و فلسفهى وى را مىتوان یافت. با رد تقاضاى فوقدکترا کار بر روى آثار فرانتس کافکا به یک کار ابدى در زندگى بنیامین بدل مىشود....