- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 158027 - 110/7
- وزن: 0.50kg
هوپ هوپ ؛ زبان برای انقلاب
نویسنده: رحیم رضازاده ملک
ناشر: سحر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 220
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
این مجموعه شعر برای اولین بار در سال ۱۹۱۴ میلادی در باکو به چاپ رسید که حاصل سرودههای شاعر بین سالهای ۱۹۰۵-۱۹۱۱ میلادی است.به نظر امین مهینی خداویردینیا نیز اولین چاپ هوپ هوپ نامه، یکسال بعد از مرگ شاعر، در سال ۱۹۱۲ میلادی، به همت زنش بلور نسا و دوست او عباس صحت انتشار یافته است.
هوپ هوپ نامه مکرر در آذربایجان شوروی و آذربایجان ایران چاپ شده و به زبانهای روسی و کشورهای اتحاد شوروی سابق ترجمه گردیده است.هوپ هوپ نامهای که در سال ۱۹۶۲ میلادی، به همت حمید محمدزاده و ویراستاری عباس زامانوف ترتیب یافته است، از نظر دکتر محمدعلی فرزانه، بهترین چاپ هوپ هوپ است که احتمالا کاملترین نسخه آن نیز میباشد.
میرزا علی اکبر صابر طاهر زاده در سال ۱۸۶۲ در شماخی ( آذربایجان ) بدنیا امد .او متعلق به خانواده ای متوسط و مذهبی بود . نوشتن شعر را از زمان دبستان اغاز کرد ... بعد ها با تشویق حاجی سید عظیم شروع به ترجمه اشعار فارسی( مثل گلستان سعدی ) به آذری کرد و بهمراه اشعار خودش آنها را در کتابچه ای جمع آوری کرد که تعدای از آنها در کتاب شعری بنام هوپ هوپ نامه موجود است .او معتقد به تاثیر شعر دربیداری اذهان مردم و آگاه کردن آنها از شرایط موجودشان بود .
صابر چندی در مکتبخانه های قدیم و سپس در مکتب سیدعظیم شیروانی که با اصول جدید اداره می شد آموزش دید. حال و هوای این مکتب با مکتبخانه های دیگر متفاوت بود. در اینجا دانش آموزان به جای حصیر بر روی نیمکت ها می نشستند و علوم جدید می آموختند و همراه با زبان های فارسی و عربی، دو زبان آذربایجانی و روسی را نیز فرا می گرفتند. زمانی که هشت ساله بود معلم او سیدعظیم شیروانی که خود یکی از شعرای نامی آن دوران بود به استعداد و نبوغ او در شعر پی برد و او را به ادامه کار تشویق و پیش بینی نمود که آینده ای درخشان در انتظار اوست.
در دوران انقلاب مشروطیت جدایی میان مردم قفقاز و ایران هنوز رنگ و بویی نداشت و رفت و آمد ساکنین هر دو منطقه به این سو و آن سوی ارس به راحتی انجام می گرفت. افزون بر این پیوندهای دیرینه تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی و وجود مشترکات بسیار دیگر، آنچنان مردم هر دو سو را در پیوند و ارتباطی تنگاتنگ فرا گرفته بود که مردم هر دو منطقه هنوز هویت و ملیت خود را از یکدیگر جدا نمی دانستند.
به همین دلایل در انقلاب مشروطیت، قفقازی ها برادران خود در ایران را تنها نگذارده و در راه پیروزی آرمان های آنان با بذل مال و جان چه با سلاح در سنگرهای مبارزه و چه با قلم به مبارزه با دشمنان و بدخواهان مردم برخاستند. کسانی چون حیدرخان عمو اوغلی، محمد امین رسول زاده، جلیل محمد قلی زاده، عباس صحت، میرزاعلی اکبر صابر، نریمان نریمانف، ئوزیر حاجی بیکوف و ده ها تن دیگر، نمونه هایی هستند که هر یک به فراخور موقعیت خود در این راه، کارهای بایسته ای انجام داده اند. شادروان احمد کسروی می نویسد: "آمدن اینان به دلیری آزادیخواهان افزود و چون مردان آزموده و دیده بازی می بودند، در هر کاری پیشگام می شدند و راه به دیگران می نمودند و کسانی از اینان به سخنگویی نیز می پرداختند و به آگاهانیدن مردم می کوشیدند."
اما در این میان صابر جایگاه ویژه ای را داراست. شعرهای او که در روزنامه <ملانصرالدین> چاپ می شد، به سرعت باعث نامی شدن او و شناخته شدن روزنامه بیش از پیش در میان مردم شد. در نخستین ماه های جنبش مشروطه، به دستور محمدعلی میرزا از پخش روزنامه <ملا نصرالدین> جلوگیری شد. صابر که به برخی از شهرهای ایران سفر نموده بود و تجربه زندگی در آنجا را داشت، با فرهنگ و آداب و سنن جاری در ایران و نیز مناسبات سیاسی حاکم بر آنان و جور و ستم حکام و نبود رشد فرهنگی و اقتصادی در آنجا آشنا بود و حوادث ایران را نیز به دقت دنبال می نمود. رویدادهای سال های 1906 تا 1911 ایران، دستمایه شعرهای طنز صابر شد و او در این باره اشعار زیادی سروده که هم در <ملانصرالدین> و هم در کتاب <هوپ هوپ نامه> به چاپ رسیده است.
خودکامگان و بسیاری از دشمنان آزادی و آزادیخواهان مانند محمدعلی شاه، عین الدوله، میرزاعلی اصغرخان اتابک، ظل السلطان، رحیم خان سردار نصرت و... مستقیم و یا غیرمستقیم آماج طنز گزنده صابر قرار گرفته اند و از آن سو نیز سرجنبانان انقلاب و یاوران مردم و گردان دلیر مشروطه مانند ستارخان از سوی صابر به نیکی یاد شده اند. به نوشته شادروان محمدزاده، <باید گفت که هیچ یک از شعرای دوران مشروطیت ایران، ستارخان سردار ملی را نظیر صابر تجلیل نکرده و هیچ طنزی در افشای قیافه کریه پیکره استبداد محمدعلی شاه به پای اشعار ساتیریک صابر نمی رسد.