- موجودی: موجود
- مدل: 181309 - 17/3
- وزن: 0.20kg
هنر ویرایش
نویسنده: لاریسا مک فارکر
مترجم: مژده دقیقی - احمد کسایی پور
ناشر: کارنامه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 78
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1375 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ؛ صفحه اول کتاب نوشته دارد
مروری بر کتاب
گفت و گو با رابرت گاتلیب
کتاب دربارهٔ یک ویراستار مشهور ادبی است به نام «رابرت گاتلیب Robert Gottlieb» و میخواهد نقش او را در شکلگیری آثاری که ویرایش کرده است نشان دهد. و مهم است بدانیم که او نه به عنوان ویراستار فنی، که کارش بازبینی متنها از نظر دستور زبان و قواعد نگارش است، که به عنوان «سرویراستار» معرفی میشود. کسی که با نویسنده همراه میگردد و او را در خلق اثری منسجم و مؤثر کمک میکند.
کتاب حاوی بحثی نظری درباب جایگاه سرویراستار نیست، مجموعهای است از خاطرهگویی و اظهار نظر از سوی نویسندگانی که گاتلیب با ایشان کار کرده و خود او که از خلال آنها با خصوصیات و شیوهٔ کار سرویراستار و جایگاهش در تهیه و تولید یک اثر ادبی آشنا میشویم.
«هنر ویرایش» کتابی است حاوی مصداقها و تجربههایی که به سادگی میتواند گزارشی از پشت پردهٔ تهیه و تولید چند اثر ادبی تلقی شود که آگاهی از آن خالی از لطف نیست. اما با تأملی بیشتر، درسهای مهمی در هرگونه تولید خلاقانه و نقد آثار در خود دارد.
• به نظر من هر نویسندهای باید این کلمات را مثل کلمهٔ «آمبولانس» روی آمبولانسها، به صورت معکوس روی پیشانیاش خالکوبی کند: همه به ویراستار احتیاج دارند.
• آنچه باب [رابرت گاتلیب] را به ویراستاری بزرگ و احتمالاً بهترین ویراستار زمانهٔ خود تبدیل میکند این است که او همه چیز خوانده، بهترین گفتهها و اندیشهها را هضم کرده و موقع قضاوت دربارهٔ آثار نویسندگان از این کولهبار تجربه بهره میگیرد.
• مفیدترین لحظهها برای من زمانی است که چیزی در کتاب باب را آشفته میکند. او خوانندهٔ بینظیری است و خود را کاملاً به متن تسلیم میکند. بنابراین وقتی تشخیص میدهد که چیزی ناجور است یا متقاعدکننده نیست یا او را سردرگم میکند، میفهمم باید دوباره به آن بپردازم.
• ویرایش مستلزم آن است که همیشه ذهن باز و پذیرا داشته باشید. [...] این امر اجتنابناپذیر است که یکی از کتابهای نویسندهای را به آثار دیگرش ترجیح بدهید. اما وقتی دستنویسی را ویرایش میکنید، این نکته نباید برایتان اهمیت داشته باشد. باید درون آن کتاب قرار بگیرید و نهایت تلاشتان را بکنید که کتاب را تا حد ممکن خوب از کار دربیاورید.
• در تجربهٔ نویسندگی من، نوشتن با یک فکر کلی شروع میشود، چیزی که نسبتاً به وضوح میشود آن را دید. انگار روی ساحل ایستادهاید و دارید یک کشتی را در اقیانوس تماشا میکنید. در آغاز تمام کشتی را میبینید؛ اما بعد از شروع کار، در موتورخانه هستید و دیگر کشتی را نمیبینید. تنها چیزی که میبینید لوله است و روغن و لوازم موتورخانه؛ ناگزیرید نمای بیرونی کشتی را تصور کنید. ویراستار واقعاً خوب کسی است که هنوز روی ساحل ایستاده و میتواند بگوید «آهای، من دارم کشتیات را تماشا میکنم. دماغه ندارد، دکل جلو کج است، انگار پروانههایش هم تعمیر لازم دارد.»
• وظیفهٔ ویراستار این است که بفهمد کتاب به چه چیزی احتیاج دارد، نویسنده است که باید آن را بپروراند.
• ویرایش صرفاً عبارت است از رعایت عقل سلیم یک کتابخوانِ خوب.