- موجودی: موجود
- مدل: 199407 - 92/8
- وزن: 0.40kg
هنر و شناخت
نویسنده: جیمز ا. یانگ
مترجم: هاشم بناپور - بهاره آزاده سهی - ارشیا صدیق
ناشر: فرهنگستان هنر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 258
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
این کتاب نوعی بازاندیشی درباره ماهیت هنر است. کتاب هنر و شناخت بیانگر آن است که تجربه های هنری، منبعی ارزشمند برای کسب آگاهی در مورد خویش و ارتباط انسان ها با یکدیگر و نیز جهان خویش قلمداد میشوند که این عقیده را میتوان تا زمان های بسیار دور یعنی تا دوران ارسطو و هوراس پی گرفت.
هنرمندان بر این باور بودند که هنر موجد بصیرت و آگاهی میشود. هر چند این نظر جذاب مینماید، هنرمندان یـا فیلسوفان آنچـنـانکـه بـاید از آن دفاع نـمیکنند. کـتاب حاضر بازاندیشی در باب جوهر هنر است و در آن دربارۀ اهمیت بازنمایی انواع هنر از جمله موسیقی بحث شده است.
این نوع بازنمایی در اصل با نوعی که در علم دیده میشود متفاوت است؛ منتها موجد بصیرتی به همان گستردگی و اهمیت میشود که درباره بازنمایی در علم مشاهده میکنیم. در علم میکوشند احساسات نقشی نداشته باشد، حال آنکه در باب آثار هنری احساسات پدید آمـده، به آنها ارزش شناختی میدهد.
کیتس اصرار شدیدی داشت که زیبایی عین حقیقت است. او دستکم دربارۀ زیبایی آثار هنری حق داشته است. وقتی میگوییم چیزی زیباست میتوان معانی زیادی از آن فهمید؛ اما گاهی منظور ما از زیبایی یک اثر هنری این است که آن اثر راهی به سوی حقیقت میگشاید. هـنـر حرفهای است که میتوانـد مـوجد شناخت و آگاهی شـود.
در این نوشتار براهین محکمه پسندی از آنچه فیلسوفان تاکنون ابراز کردند برای اثبات نظریه کیتس آورده شده و در جای جای آن مثالهایی از آثار هنری آمده تا مطلب روشنتر شود. حتی مثالهایی برگزیده شده که برای بیشتر خوانندگان آشنا باشند.
فصل نخست به چهار بخش تقسیم شده است:
بخش اول شامل تأمـلات کـلی دربارۀ چگونگی تعریف هنر است. در بخش دوم این بحث مطرح میشود که هنر را تنها میتوان متناسب با یک دنیای هنری تعریف کرد. هیچ چیز هرگز به طور مطلق هنری نیست، بلکه در یکی از عوالم هنری در شمار آثار هنری جای میگیرد. بخش سوم به این بحث اختصاص دارد که هر دنیای هنری به دلایلی فقط برخی آثار هنری را میشناسد. در بخش چهارم نیز نشان داده شده که این دلایل، دلالت دارند بر اینکه دنیای هنر باید صرفاً آثار واجد ارزش شناختی را هنری بشناساند.
نتیجه گیریهای این فصل، تا حد زیادی، مستقل از موضع کل اتخاذ شده در بقیه فصلهای کتاب است. برخی فلاسفه بر این عقیده بودهاند که هنری بودن ویژگی ذاتی است، برخی دیگر آن را عرضی شمردهاند. عدهای دیگر از فلاسفه بر این باور بودند که هنری بودن در اصـل بـه معنای قابلیت بیان یا انتقال احساسات است. این توانایی ویژگی ذاتی قلمداد میشود. در نظرگاه سایر فیلسوفان همه آثار هنری ویژگی صوری معینی همچون وحدت در عین کثرت و تنوع دارند. این عده نیز هنری بودن را ویژگی ذاتی میدانند.
باز هم فیلسوفان دیگری معتقدند که هنری بودن در کل، عبارت است از ویژگی ذاتی که سبب میشود اثر به روش مشخصی منشأ آگاهی و شناخت باشد. بخش آخر این جمله اهمیت دارد، چرا که بسیاری از آثار دارای ارزش شناختی اثر هنری نیستند. هدف اصلی از این جستار نیز شناخت روش هنر برای افزایش آگاهی است.
فهرست
فصل اول : هنر چیست
فصل دوم : بازنمایی
فصل سوم : هنر جستوجوگر
فصل چهارم : ارزشیابی هنر
فصل پنجم : هنر آوانگارد و شناخت