- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 188807 - 113/3
- وزن: 0.50kg
هفت سال در زندان آریامهر
نویسنده: احمد آرامش
مقدمه: اسماعیل رائین
ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 280
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1358 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
مصور
یادداشتهای احمد آرامش ؛ زندگینامه و مقدمه از اسماعیل رائین
احمد اشتری" که بعدها نام خانوادگی خود را به «آرامش» تغییر داد، پسر محمدعلی اشتری است که در سال 1287 ش. در یزد متولد شد.احمد آرامش پس از اتمام تعلیمات مقدماتی در یزد، برای گذراندن دوره دبیرستان به تهران آمد و سپس برای تکمیل تحصیلاتش وارد کالج آمریکایی تهران شد.
وی مدتی بعد کارمند وزارت راه شد و دیری نپایید که ریاست حسابداری بنادر شمال را بدو سپردند.او در سال 1318ش. ریاست اداره طرق و شوارع شهسوار را به عهده گرفت و تا سال 1320ش. که به وزارت پیشه و هنر انتقال یافت، در آن سمت بود. وی نخست به عنوان رئیس حسابداری وزارت پیشه و هنر و سپس مدیر کل آن وزارتخانه شد و سرانجام در سال 1324ش. به معاونت وزارت پیشه و هنر ارتقای مقام یافت...
پس از کناره گیری قوام السلطنه، قرار بود که احمد آرامش به نخست وزیری منصوب شود و حتی شاه از او خواسته بود که صورت اسامی وزرایش را تهیه کند. هدف شاه، این بود که وی برنامه اصلاحات ارضی را اجرا کند. اشرف پهلوی که مایل بود، قبل از انتصاب او به نخست وزیری، از برنامه ها و میزان تبعیتش در مقام جدید، اطلاع حاصل کند، عبدالرضا انصاری جوان را نزد آرامش فرستاد.
او در دیدار با انصاری گفته بود که به خانم بگو: «اداره اش می کنم.» طبیعی بود که جواب وی به مذاق اشرف پهلوی خوش نیاید و انتصابش به نخست وزیری نیز منتفی شود. در نتیجه، علی امینی بر کرسی صدارت نشست....او پس از سقوط کابینه شریف امامی و به قدرت رسیدن دکتر علی امینی با نگارش مقالات مختلف و همکاری همفکران خویش در گروه ترقی خواهان به مخالفت با حکومت جدید برخاست و در نتیجه در هشتم تیرماه 1340ش. دستگیر شد و سیزده روز در زندان به سر برد...
با ممنوع شدن فعالیت های این گروه، احمد آرامش همراه یاران و نزدیکان خود به فکر تشکیل سازمانی سری افتاد و با صدرو اعلامیهای کمیته جمهوری خواهان ایران را تشکیل داد که عملا در آن از رژیم سلطنت عبور کرده و خواستار تشکیل نظام جدید شده بود.احمد آرامش همزمان با فعالیت سیاسی علنی علیه دولت وقت، با راهاندازی ستونی ثابت در هفتهنامه «تهران مصور» با عنوان «چهارراه خاورمیانه» به بیان مواضع انتقادی خود پرداخت. او در این مقالات که سر و صدای بسیاری به پا کرد برای نخستین بار به نفع فلسطینیها و علیه یهودیان تفسیر و مقاله نوشت.
او همچنین در مقالههای دیگر خود به آنچه عملکرد خائنانه شرکتهای نفتی امریکا و انگلیس و چپاولهای نفتی در ایران، عربستان سعودی، عراق، ابوظبی و دیگر مناطق خاورمیانه مینامید، به شدت اعتراض کرد. این مقالات سبب شد دولت وقت پس از ۷۴ شماره مانع ادامه انتشار مطالب او شود. همان زمان منوچهر اقبال، نخستوزیر چند نسخه از مجله تهران مصور را پشت تریبون مجلس شورای ملی پاره کرد و با فحاشی نسبت به نویسندگان آن [از جمله آرامش] خواستار تعطیلی این ستون شد.
پس از این اقدام، وی به تقویت تشکیلات خود دست زد و با گرفتن اعضای جدید فعالیت های خود را گسترش داد، اما پس از چندی ساواک با رخنه در کمیته جمهوری خواهان، بسیاری از اعضای آن را دستگیر کرد. در پی این اقدام، احمد آرامش نیز دستگیر و در دادگاه نظامی محاکمه شد و به اتهام قیام علیه حکومت سلطنتی و مشروطه به ده سال زندان محکوم گردید.آرامش پس از گذشت هفت سال زندان، بنا به دلایلی از جمله بیماری آزاد شد. پس از آن، زندگی او بیشتر به انزوا گذشت.
آرامش ظاهرا در اواخر عمر فعالیت سیاسی چندانی نداشت، اما با همه این احوال وی را ترور کردند. به استناد اخبار مندرج در جراید، در تاریخ بیست و چهارم مهر ۱۳۵۲ش، آرامش به ضرب چند گلوله از پای درآمد و دکتر بقایی، نماینده سابق مجلس شورای ملی، جواز دفن وی را به دلیل پارگی قلب صادر کرد...