- موجودی: موجود
- مدل: 191626 - 46/2
- وزن: 0.50kg
هشت کتاب
نویسنده: سهراب سپهری
ناشر: گل آذین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 316
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1391 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
"هشت کتاب سهراب سپهری" نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است، از اعتراضات سیاسی تا شور جست و جو و ره سپردن در عرفانی زمینی."هشت کتاب" یکی از اثر گذارترین و محبوب ترین مجموعه ها، در تاریخ شعر نو ایران است.
سهراب سپهری از شاعرانی است که ورود به دنیای شعر او برای همگان به سادگی امکان پذیر است، بر خلاف برخی از شاعرانی که دستیابی و درک و لذت بردن از شعر آنان ،کار آسانی نیست و نیاز به تمرین و تکرار و دانستههای بسیار و مطالعه فراوان دارد. زبان ساده ، منسجم و صمیمی وهمچنین اندیشه انسانی، شاید چیزی باشد که در وهلۀ اول، خواننده را به سمت شعر او میکشد .
از این رو میتوان سهراب سپهری را آسان یاب ترین سرایندۀ شعر نو نامید، اگر چه این آسانیابی، در ظاهر امر است و درک حقیقت شعر سهراب و لذت بردن از آن، نیاز به مقدماتی دارد چون:آشنایی با سنن و قواعد شعر فارسی، تحولات و دگرگونیهای جامعۀ زمان شاعرو قدری از مبانی فلسفه و عرفان.
سهراب سپهری هنرمندی جستجوگر و تنها بود و تمام عمر خویش را درجستجوی گمشدهای بوده که شاید آن گمشده،خویشتن وی بوده باشد. سهراب ،سفرهای آفاقی بسیاری داشته، آنگونه که سفرهای انفسی نیز داشته است و برای همین ،جغرافیای شعر او نیز مانند روح او گسترده است و تمام جغرافیای انسانی را دربرمی گیرد و در شعرهای بلند صدای پای آب و مسافر، به سفرهای آفاقی و انفسی خود اشاره میکند. سهراب، تمام عمر خویش را غرق در هنر خودبود و دنیای خود را زیست و آنرا ساخت و هرگز به روزمرگی مبتلا نشد.
شب ایستاده است.
خیره نگاه او
بر چارچوب پنجرۀ من.
با جنبش است پیکر او گرم یک جدال.
بسته است نقش بر تن لبهایش
تصویر یک سؤال.
***
دیرگاهی است در تنهایی
رنگ خاموشی در طرح آب است.
بانگی از دور مرا می خواند
لیک پاهایم در قیر شب است.
رخنه ای نیست در این تاریکی:
در و دیوار به هم پیوسته.
سایه ای لغزد اگر روی زمین
نقش وهمی است ز بندی رسته.
***
دود می خیزد زخلوتگاه من
کس خبر کی یابد از ویرانه ام؟
با درون سوخته دارم سخن
کی به پایان می رسد افسانه ام؟
دست از دامان شب برداشتم
تا بیاویزم به گیسوی سحر
...
فهرست
هشت کتاب مجموعه ای از اشعار سهراب است شامل :
مرگ رنگ
زندگی خوابها
آوار آفتاب
شرق اندوه
صدای پای آب
مسافر
حجم سبز
ما هیج ما نگاه