- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 164048 - 75/5
- وزن: 0.20kg
نیچه و استعاره
نویسنده: سارا کافمن
مترجم: لیلا کوچک منش
ناشر: گام نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 166
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
کتاب حاضر تألیف سارا کافمن نویسنده ی مشهور فرانسوی است که قبلاً کتاب تاریکخانه ی ایدئولوژی به فارسی از وی به چاپ رسیده است.کافمن با وجود عمر کوتاه آثار گرانبها و پرباری را از خود بر جای گذاشته است. این اثر به بررسی جایگاه استعاره در فلسفه ی نیچه می پردازد. به عقیده ی کافمن استعاره در فلسفه نیچه جایگاه مهمی دارد که حتاً نظریه ی خواست قدرت او را نیز در بر می گیرد.به این ترتیب نوشته ی کافمن بُعد تازه ای از فلسفه ی نیچه را در برابر خواننده می گشاید و او را بر می انگیزد که حتا آثار او را از این چشم انداز تازه دوباره بازخوانی کند.
این اثر به بررسی جایگاه استعاره در فلسفهی نیچه اختصاص یافته است. به زعم مولف، استعاره در فلسفهی نیچه جایگاه مهمی دارد که حتی نظریهی خواست قدرت او را نیز دربرمیگیرد. گفتنی است نیچه ارتباط میان استعاره و مفهوم را به نحوی وارونه میکند که به شدت گویای تفکر اوست. از دیدگاه نیچه استعاره دیگر مثل سنت متافیزیکی به جایمانده از ارسطو به مفهوم ارجاع داده نمیشود، بلکه این مفهوم است که به استعاره بازگردانده میشود.
برای ارسطو مفهوم بر استعاره مقدم است و استعاره به عنوان انتقالدهندهی یک مفهوم به مفهوم دیگر، یا انتقال از یک حالت منطقی به حالتی دیگر و یا نقل از اصل به مجازی تعریف میشود. نیچه نمیتواند تعریف ارسطو را از استعاره همانگونه که هست بپذیرد، زیرا این تعریف مبتنی بر تقسیم جهان به اجناس و انواعی است که تعاریف آنها به خوبی با اشیاء فینفسهشان مطابقت دارند، در حالی که برای نیچه ذات اشیاء رازآلود و مبهم است و اجناس و انواع، خود استعارههایی تماما انسانیاند. نیچه برای استعاره استعارهای به کار میگیرد که نشان میدهد این متن پر از جوانی هنوز به سنت متافیزیکی و تعریف ارسطو چسبیده است: "اصل به مثابهی پدر است برای استعارههایی که همچون پسران یا نوادگان اویند".
زبانهای استعاری ثانوی از زبانهای نمادین اشتقاق مییابند و این رابطه را نمیتوان وارونه کرد درست همانگونه که پسر قادر به تولید پدر نیست و در برابر پدر یا خداوند یعنی حضور اصل پسر فقط یک زایدهی بیفایده است که میبایست از آن خلاصی یافت. بر این اساس، نیچه در کارهای اولیهاش (تولد تراژدی، فلسفه در عصر تراژدی یونان، فیلسوف و یادداشتهای متعلق به همین دوران) استعاره را یک عامل اساسی میداند. در نوشتههای بعدی نیچه، انگارهی استعمار، پس از آن که برای ساختارشکنی اصل به واسطهی عمومیتبخشی به آن به کار گرفته شد، اهمیت استراتژیک خود را از دست میدهد. نیچه به جای آن، انگارههای متن و تفسیر را جایگزین میکند.
فهرست
• فلسفه ای نوظهور و جسورانه
• استعاره، نماد، دگردیسی
• فراموشی استعاره
• معماری های استعاری
• عریانی، پوشش
• نوشتن، خواندن