- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 155354 - 118/2
- وزن: 0.40kg
نیچه و آری گویی تراژیک به زندگی
نویسنده: حمیدرضا محبوبی آرانی
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 381
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
«فردریش ویلهلم نیچه» از جمله متفکرانی است که با بررسی زندگیاش میتوان با افکار او آشنا شد. ۱۵ اکتبر سال ۱۸۴۴ مقارن با روز تولد فردریش ویلهلم چهارم، پادشاه وقت پروس بود «نیچه»درباره این تقارن مینویسد:
«این مقارنت به هر حال به نفع من بود؛ زیرا در سراسر ایام کودکی، روز تولد من با جشنی عمومی همراه بود.» در پنج سالگی پدرش را بر اثر شکستگی جمجمه از دست میدهد و به همراه مادر، خواهر، مادربزرگ و دو عمهاش زندگی را ادامه میدهد. این محیط زنانه تاثیر عمیقی بر «نیچه» گذاشت.
«نیچه» زبان و معارف لاتین را آکادمیک تجربه کرد و تحت تاثیر آشنایی با «ریچارد واگنر»، موزیسین بزرگ زمان خود نگاه ویژهای به هنر داشت. کتاب «زایش تراژدی از روح موسیقی» تحتتاثیر همین رابطه نوشته شد. «انسانی زیادی انسانی»، «چنین گفت زرتشت»، «فراسوی نیک و بد»، «تبارشناسی اخلاق» و «اراده معطوف به قدرت» از دیگر آثار «نیچه» به شمار میرود.
فلسفه «نیچه» که از نظر شارحان او سیستماتیک نیست در محورهای ارزیابی همه ارزشها، ابر انسان، اراده معطوف به قدرت، بازگشت جاودان، هنر و زیباییشناسی قابل بررسی است. فلسفهای که ستیز با اندیشههای افلاطونی و سقراطی است.
ارزیابی همه ارزشها: «نیچه» معتقد است همه ارزشها بار دیگر باید مورد ارزیابی قرار گیرند، چرا که زاییده متافیزیک غربی هستند و نهیلیسم را در دل خود دارند. با بازنگری این ارزشها تعدادی کنار میروند و ارزشهای جدید جای آن را میگیرند.
نیچه با بازنگری ارزشهای یونان باستان آغاز میکند. نگاه یونانیها به زندگی با وجود تمام مصایب و رنجهایش آریگویانه به زندگی بود.
نگاه آنها در دوران تراژیک یونان دیونوسوسی (خدای حیات و شادمان و طرب) بود اما با اندیشههای سقراط و افلاطون تراژدیها آمیخته از حضور دیونوسوس و آپولون (خدایگان نظم) میشود از نظر «نیچه» سقراط خدای دیونوسوس را حذف و چارچوب آپولونی را حفظ میکند پس ارزشهای کاملا عقلانی و نه گفتن به لذایذ و لذتهای جسمانی و نفسانی است. در مسیحیت از نظر «نیچه» این نوع نگاه به اوج خود میرسد– در قرون وسطی هرگونه لذت ممنوع بود. مسیحیت، دشمن اصلی «نیچه» بود.
این فیلسوف معتقد است ارزشهای مسیحی، خودش را به شکل دیگری نشان داد و نتوانست بر مقاصد یک غلبه کند. در فلسفه «نیچه» نهیلیسم، قطعهای است که در آن خبر از مرگ مابعدالطبیعه میدهد.
حالا ارزشها یک پشتوانه داشت که با مرگش، ارزشها بیمعنا شد. چنین فضایی، فضای تعلیق است که همان نهیلیسم نامیده میشود که به دو دسته منفعل (وضعیت تاریخی) و فعال (تخریب ارزشها و پایهگذاری ارزش جدید) تقسیم میشود.