- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 178739 - 12/3
- وزن: 0.20kg
نیرنگ های اسکاپن
نویسنده: مولیر
مترجم: نادعلی همدانی
ناشر: رادیو تلویزیون ملی ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 64
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1354 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
مولیر در بزرگ ترین آثارش به نقد و تحلیل بی رحمانه خلق و خوی آدمی، کاویدن ریشه حماقت های بشری و تحلیل پندارهای نادرست انسان می پردازد. هیچ کس مانند او مبنای "کمیک" اش را تا این اندازه دقیق بر ناآگاهی، حسادت، توهم، ریا، دروغ، گیجی و کوری شخصیت انسان در معنای عامش استوار نکرده و ضمنا در مقابل هیچ درام نویسی چون او در دوره و آثارش تا این حد از لذت زندگی احترام به آزادی، ارزش دوستی و ستایش صداقت سخن نگفته است.
یکی از ابعاد اساسی خلاقیت مولیر که باعث شده است تا مردم فرانسه از او چهرهای ماندگار و هنرمندی اسطورهای بسازند، تعهد او بهعنوان سرپرست گروه و توانش در حفظ و نگهداری آن است، که از همان ابتدای آشناییاش با «مادلن بژار» و پیوستن او به گروه بازیگران ایلوستر به سال ۱۶۴۳ تا پایان عمر (۱۶۷۳) دمی از آن غافل نشد. او حتی سه بار هم در سال ۱۶۴۵ بهدلیل بدهیهایی که گروه ایلوستر بهبار آورده بود، سروکارش به بند و زندان افتاد و بار ناملایماتی از این دست را هم بر دوش کشید. هنگامیکه مولیر با کولهباری از تجربه و شناخت بیشتر به یاری برادر شاه دوباره قدم به پاریس میگذارد، و حمایت شاه و عنوان گروه شاهی را بهدست میآورد، دیگر مردی دانا و توانا و از هر نظر کامل است.
او با دیدن سقوط اخلاقی دربار، فضلفروشی بیمایگان، فساد اشراف، سالوس کلیسا، تزویر زاهدنمایان، دغل پزشکان، مالدوستی وکلا و قضات، حماقت نوکیسگان، دروغ فراگیر جامعه، بیارزشبودن فضیلت، و سست شدن آداب و رسوم اجتماعی، چنان برمیآشوبد و لبه تیغ انتقادش را تیز میکند، که دیری نمیپاید بزرگ و کوچک مخالف او میشوند؛ و اندکاندک لحن نیشدار و کنایهآمیزش در هجو حماقتهای اجتماعی چنان کاری و بیپروا میشود که دشمنان پساز مدتی علناً او را هرزهدرایی پرخاشگر، دشمن اخلاق و خانواده، مردی بدسیرت، و شیطانی در کالبد آدمی میدانند که سزاوار سوزانده شدن در آتش تودههای هیزم است!
و اگر حمایتهای شخص لویی چهاردهم نبود، که روزبهروز بیشتر شیفته تئاتر پر از طنز و خنده و سخریههای هنرمندانهاش میشد، بیگمان مولیر هرگز اجازه کار و هنر و زندگانی نمییافت! زیرا علاوه بر حسادت همکاران (ازجمله راسین و کورنی)، توطئه نجبا و پاپوش عوامفریبان و دسیسه ریاکاران تندرو لحظهای او و کارش را آسوده نمیگذاشت.