- موجودی: موجود
- مدل: 202584 - 94/5
- وزن: 0.30kg
نژادپرستی و جهانخواری
نویسنده: ف. لئونیدوف
مترجم: علامحسین فرنود
ناشر: ابن سینا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 60
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1348 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
مجموعه سخنرانی های علیون دیوپ , ژاکرا به مانانژارا , فرانتز فانون , امه سه زر
نظریهها و گفتارهای متعددی راجع به ارزش و اعتبار برخی از فرهنگها ایراد شده که جملگی یکجانبه و دستوری است و تضادهایی را ایجاد میکند و به دلیل همین تضادها باید این سخنان مورد واکاوی و نقادی قرار گیرد. پایه این اعتبارات فرهنگی بر این اصل استوار است که برخی جامعه خود را مرکز ثقل جهان میدانند.نخست میگویند که برخی از جمعیتهای انسانی و بشری بیفرهنگ هستند. در ادامه سلسله مراتب فرهنگها را پیش کشیدند و در نهایت هم ایده و نظریه نسبیت فرهنگی را گسترش دادند.
باور به سلسله مراتبی بودن فرهنگها در حقیقت بخشی از یک پروژه بزرگتر است که به سلسله مراتبی کردن سیستماتیک همه چیز میانجامد و همین پروژه به نحوی پیگیر دنبال میشود. پیدایش نژادپرستی اهمیت اساسی و تعیین کنندهای ندارد. نژادپرستی یک مجموعه نیست. نژادپرستی آشکارترین، روزمرهترین و در برخی از موارد خشنترین عناصر یک ساختار معین است. اگر فرهنگ را مجموعهای از حرکات و روشهای فکری که از برخورد انسان با طبیعت و همنوعش حاصل میشود، بدانیم، به راحتی میتوان به این نکته رسید که نژادپرستی هم یکی از عناصر فرهنگی است. پس میتوان گفت که فرهنگهایی با خصلت نژادپرستی وجود دارند و فرهنگهایی نیز از این خصلت مبرا هستند.
بهتر آن است که در روابط بینالملل به جای پرداختن به ایده کمک رسانی که تحقیرکننده و نژادپرستانه است به شان و مقام انسانی و جبران نژادپرستی و حتی پایان دادن به آن پرداخته شود. ورود جدی جریان اصلی روابط بینالملل به نژادپرستی فقط به معنای پرداختن به آن به عنوان یک مساله کلیشهای یا تعصبات فرهنگی نیست بلکه در این مسیر باید نژادپرستی به عنوان یک فناوری استعماری برای زندگی و مرگ زودهنگام مورد بررسی قرار بگیرد، پدیدهای که بر پایه ایدئولوژی سفید و برتری سفیدپوستان شکل گرفته است. همچنین توجه به نژادپرستی در جریان اصلی روابط بینالملل فقط نباید به افزودن اندکی هیجان درباره نژاپرستی و استعمارگرایی محدود شود.
بلکه باید درباره هدف این دانش بشری بازاندیشی اساسی شود: آیا این دانشی برای حفظ وضعیت کنونی است یا علمی برای امکانپذیر کردن زندگی که شروع آن میتواند با پرداختن به زندگی سیاهان باشد. آن دسته از کارشناسان روابط بینالملل که در تحلیلهایشان به نژاد، نژادپرستی و استعمارگرایی میپردازند، میدانند که در این مسیر نباید فقط به شناخت و پذیرش گذشته بسنده کنند. وظیفه علمی آنها بررسی و زیرسوال بردن سامانه بینالمللی کنونی که بر پایه سرمایهداری نژادی ساخته شده و همچنین ارائهی جایگزینهایی برای آن است.