- موجودی: موجود
- مدل: 205464 - 59/1
- وزن: 0.30kg
نویسنده نمی میرد ، ادا درمی آورد
نویسنده: حسن فرهنگى
ناشر: ورجاوند
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 216
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مصور
اشباح سفید ایستادند ، برگشتند و چون دودل ماندند اشباح تیره ئی به طرفشان حمله بردند. تیغه ی شمشیرها برقی زد و ... والسلام.
حالا در سی متری جلوی ما توده ی سفیدی به وضوح متمایز از خاک به چشم می خورد که حرکت نمی کرد و به راستی جای بسیار مختصری گرفته بود. طرف راست من شعله ی آبی رنگ کوچک ، دست ها و صورت دراگونی راروشن کرد. متوجه شدم دارد ساعتش را نگاه می کند و چون دیگر به راستی اشکالی در میان نبود داد زدم : می توانید سیگار بکشید.
دنک ایشون صدائی با خوشحالی جواب داد : و نقطه های کوچک قرمزی در تمام طول صف درخشید و اعصاب آرامشی پیدا کرد. فریادها و زوزه ها با چنان قوتی ازسرگرفته شد که زوزه ی سگ را پوشاند....
این رمان دارای داستانهای متعددی است که نویسنده در آن به ظرفیتهای روحی و فکری انسانها نظر دارد .در این رمان، انسان محور خلقت قلمداد میشود و عدم حضور او در جهان، تمامی معادلات را به هم میزند .رمان حاضر به شیوه پست مدرن نگاشته شده است ;زیرا به نظر میرسد، نویسنده خرده روایتها را از منظر همه انسانها میپسندد .
در این رمان، "سرباز "در زندگی خود با عناصر و اشخاصی روبهرو بوده است که نیستی او در تمامی آنها تاثیر خواهد گذاشت . مرگ وی در سیگار فروشی محله، همچنین دوست دختر یا نامزد وی، پدر و مادرش و دیگران جریانی را در داستان پدید میآورند که به گمان نویسنده زمان این جریان هیجگاه از بین نمیرود .