- موجودی: موجود
- مدل: 195723 - 39/4
- وزن: 0.60kg
نوش دارو
نویسنده: زهرا احسان منش
ناشر: علی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 591
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1395 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
مستأصل نشسته و هنوز او را نگاه می کرد و مردد بود به حرف او اعتماد کند یا نه؟! از طرفی واهمه داشت مایکل به دروغ گفته باشد که اکبر خان پی به ماهیت او برده است و از این خانه هم که بگریزد جا امنی را پیدا نکند و از طرفی بیم آن را داشت که او راست گفته باشد و امشب حیثیتی را که برای محافظت آن از خانه گریخته است...
با صدای رفیقش به خود آمد: «دادم بهش. از جا سازی باحالمون شوکه شده بود ... بریم بساط خودمونو الم کنیم؟»
بی توجه به حرف او همچنان که محو غریبه ی کنار استخر بود و پکی مجدد به سیگار می زد، گفت: «صادق! اون دختر رو ببین.»
رد نگاه او را دنبال کرد و در نهایت حیرت پسری با قدی متوسط را دید که کنار استخر ایستاده است. متعجب گفت: «اون یارو رو می گی؟» پکی مجدد به سیگارش زد و با تکان سر تأیید کرد. صادق مبهوت گفت: «ولی اون که پسره!» پوزخندی زد و گفت: «سر موتورم باهات شرط می بندم که دختره.»
چشم هایش گشاد شد و گفت: «سر موتور 15 میلیونیت؟! موتوری که عشقته؟!»