- موجودی: موجود
- مدل: 196094 - 57/5
- وزن: 0.30kg
نوت بوک
نویسنده: ژوزه ساراماگو
مترجم: مینو مشیری
ناشر: ثالث
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 344
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 2 ~ 1
مروری بر کتاب
همسر ساراماگو یک روز به او میگوید: کاری برایت پیدا کردم. یک وبلاگ بنویس!
خواهر و شوهرخواهرش هم به او یک نوت بوک هدیه میکنند تا ساراماگو خاطرات روزهایشان را در جزایر قناری ثبت کند و فقط یک شرط میگذارند که گاهی اشارهای به آنها بکند؛ اما خیال نکنید ساراماگو در آن نوت بوک چیزی نوشت.او در این نوت بوک چیزی ننوشت، اما با پیشنهاد همسرف خواهر و خواهر شوهرش وبلاگ نویس شد. چنان که از تقدیمیه کتاب میتوان دریافت او یاداشتهایش را نوشته و به یکی از آنان میرساند تا منتشرش کنند.این کتاب بسیار جذاب است و نوشتههای کوتاه او را درباره همه چیز در بر دارد که خواندنی است.
او در این یادداشتها از زندگی در شهر محبوبش لیسبون میگوید، از گفت و شنود با دوستانش، از تفکراتش در باره نویسندگان محبوبش، و اینها همه همراه است با جزئیات و نکات تند و تیز و اظهارنظرهای دقیق و موشکافانه در مورد وقایع و حکایتهای جالب توجه و بااهمیت زمان ما. ساراماگو طبق خصلت سازشناپذیر معمولش، بحران اقتصادی را با دیدی انتقادی تشریح میکند، بمباران غزه از سوی اسرائیل را محکوم میکند، در باره کشته شدن اشتباهی یک برزیلی در سانحه متروی لندن[در سال ۲۰۰۸] تحقیق و کندوکاو میکند، و به دوره انتقالی حکومت جُرج بوش تا حکومت باراک اوباما میپردازد....
کانون خانواده بحرانزده است. کسی جرئت انکارش را ندارد. تمام کوششهای کلیسای کاتولیک برای کتمان این فاجعه با الفاظ ملیح، حتی خودش را هم فریب نمیدهد. این را هم نمیتوانیم انکار کنیم که ارزشهای مثلاً سنتی خانواده و زندگی مشترک اجتماعی باد هوا شده و رفته، همینطور ارزشهایی که میبایست در مقابل حملات اجتماع پرتعارضی که در آن زندگی میکنیم از آنها دفاع کرد؛ همچنین این را که مدارس امروزی ــ یعنی جانشین مدارس قدیمی که نسل اندر نسل تلویحا (در نبودِ بهانهای بهتر) مسئول ضعف آموزشی واحد خانواده شمرده میشدند ــ نیز فلجند و آکنده از تضاد و اشتباه، سردرگم میان شیوههای آموزشی پیدرپی که در حقیقت شیوههای آموزشی نیستند و اغلب روشهایی باب روز و گذرایند و مشتی تجربیات آماتوری محکوم به شکست.
این شیوهها محکوم به شکستند چون زاییده تفکر خام ذهنهایی هستند که آنها را ارائه دادهاند، بیآنکه بتوانند به سؤالی که به نظر من اساسی است، جواب دهند: «دنبال تولید چگونه شهروندانی هستیم؟»