- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 157197 - 71/4
- وزن: 0.50kg
نقد شعر سهراب سپهری
نویسنده: سیروس شمیسا
ناشر: مروارید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 340
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1370 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ؛ لبه عطف کتاب سائیدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
دکتر سیروس شمیسا با تسلط بالا در نقد ادبی دو شعر بلند معروف سهراب سپهری یعنی مسافر و صدای پای آب را سطر به سطر شرح داده و جابه جا ارتباطات ذهن و زبان شاعر را با افکار عارفانه مولانا و آموزه های بودا نشان داده است.دیگر اشعار سپهری مثل نشانی و اشعار دفتر ما هیچ ما نگاه هم در کتاب نگاهی به سپهری شرح داده شده اند.
استفاده دکتر سیروس شمیسا از نظریات یونگ در نقد ادبی از ویژگی های مهم کتاب است.خواندن نگاهی به سپهری گونه ای یک تیر و دو نشان زدن است. هم با منظومه فکری سهراب سپهری آشنا می شویم و هم رویکردهای نقد ادبی به متن را با مثال و مصداق یاد می گیریم.
سپهری یکی از بزرگترین شاعران معاصر است و هرچه زمان بیشتر میگذرد عظمت او (و فروغ) بیشتر آشکار میشود و برعکس از اهمیت شاعران ایدئولوژیک کاسته میشود. به نظر بسیاری از دوستداران شعر، سپهری هم به لحاظ زبان و ساخت شهر و هم به لحاظ بینش و محتوی، یک سر و گردن از دیگران فراتر است. او در هردو جنبهی فلسفی هستیشناسی و معرفت شناسی به اوجهایی دست یافته است که برای معاصران او دست نداده است.
شاعران بزرگ دنیا و از جمله ایران (مثلا مولانا و حافظ) کسانی هستند که در این هردو ساحت تعالی داشتهاند. حال آنکه برخش از شاعران معروف معاصر که در شعر اجتماعی و سیاسی معروفند در این زمینهها یا یکی از این زمینهها فقیرند. به نظر میرسد که شهرت و محبوبیت سپهری در میان مردم برای آن دسته از ادیبانی که این توفیق را منوط به شعر سیاسی و اجتماعی میدانستند پدیدهای غیرقابل هضم بوده است و لذا هریک با طرح مسألهای به ظاهر موجه و علمی شگفتی خود را اظهار کردهاند. اما همهی این سخنان را میتوان به راحتی رد کرد. حداقل این است که این انتقادها مبهم است، اصطلاحات به کار برده شده صحیح و روشن نیست.
واقعا خواندن اشعار سهراب نیاز به دانشی گسترده و البته روحی لطیف دارد. آنچه شمیسا در این کتاب ارائه میکند کلیدهایی برای رمزگشایی از بخشی از اشعار سهراب است، اما برای درک کامل اشعار راه میانبر و کتاب راهنمایی نیست، باید همسفر شد با سهراب و صدای پای آب را از اعماق جان شنید، باید چشمها را شست و جور دیگر دید، باید واژهها فهمید...
آنچه دراین کتاب می خوانی،صورت نهایی یادداشت هایی است که تاچندسال پیش در درس ادبیات معاصر ،درباره ی سهراب سپهری به دانشجویان خود ارائه می دادم .در اینجاتا حدودی از بحث های صرفا فنی در باب لغت و بیان و بدیع... کاستم و در عوض به دامنه ی اشارات به اصطلاحات عرفان ایرانی و هندی افزودم و بطور کلی کوشیدم که کتاب از جنبه درسی خارج شودتا برای عموم خوانندگان قابل استفاده باشد .
اما با این همه گمان می کنم هنوز صیغه ی-توضیح و تفسیر متن- که شیوه کلاسیک بر خورد با متون است،مخصوصا در یاد داشت های صدای پای آب و مسافر محسوس باشد.حقیقت این است که تا از این مرحله عبور نکنیم قادر به استفاده ی درست از روش های جدید تر نخواهیم بود.به هرحال فعلا ضرورت ،فهم متن شعر است و پس ازآن می توان به زمینه های دیگر هم پرداخت.
در شعر صدای پای آب - آب رمز خود شاعراست که آرام وتازه از هر گوشه و کناری عبوری کرده است و همان مسافر منظومه ی بعدی است.
در این اشعار ابتدا شاعر خودرا معرفی می کند.
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست.
تکه نانی دارم،خرده هوشی،سرسوزن ذوقی
- سر سوزن ذوقی ،منتها ترکیب و نحو و به اصطلاح کمپوزیسیون ،مجموعا ادبی و فصیح است.
- و خدایی که در این نزدیکی است:
- لای این شب بو ها،پای آن کاج بلند
- روی آگاهی آب .
روی قانون گیاه