- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 180729- 74/4
- وزن: 0.40kg
نظام های تک حزبی و رستاخیز ملت ایران
نویسنده: مهدی مظفری
ناشر: دانشگاه تهران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 206
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1354 - نوبت چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
با گسترش مشارکت مردم در امور مربوط به کشورداری و نقشآفرینی در عرصه واحدهای متشکل سیاسی به ویژه پس از قرن بیستم، وجود مکانیسمی مناسب برای ایفای نقش ملت در دولت و حکومت ضروری به نظر میرسید؛ به همین منظور احزاب سیاسی سازوکار مورد نیاز برای دخالت مردم در امر کشورداری را مهیا کردند و به عبارتی حلقهی میانی جامعه و حکومت شدند.
در ایران نسبت به بسیاری از ممالک دیگر، زودتر از آنچه که تصور میشد مفهوم حزب به کشور انتقال یافت و این امر محقَق نمیشد مگر با انقلاب مشروطه و ضرورت برقراری حکومت قانون. اما حیات احزاب در پهنه سرزمینی ایران با فرازونشیبهای فراوانی همراه بود و هیچگاه ثبات لازم را به همراه نداشت؛ گاه نظام دوحزبی بر کشور حاکم میشد، گاه نظام چند حزبی و در یک مورد خاص و نادر نیز ایرانیان شاهد برقراری نظام تک حزبی در کشور شدند.
در اواخر سال 1353 شمسی، به دستور شاه تمامی احزاب موجود در کشور از جمله ایران نوین، مردم، پان ایرانیست و ایرانیان منحل شدند و به جای آنها حزبی فراگیر و واحد به نام «رستاخیز» بر امور مسلط شد. شاه طی سالهای گذشته همواره سیستم تک حزبی که اغلب در کشورهای کمونیستی دیده میشد را مورد انتقاد قرار میداد اما در این هنگام، خود به سوی این شیوه گام نهاد که تبعات جبران ناپذیری را نیز متوجه حکومت و سلطنت پهلوی در ایران ساخت.
عضویت کلیه کارمندان دولت، شرکتها و دوایر وابسته در حزب رستاخیز، تقریباً به طور غیرمستقیم، اجباری اعلام شده بود و از همان روزهای نخست تأسیس حزب، در هر مکان دولتی، دفتری مخصوص که متصدی ویژهای آن را مدیریت میکرد، تشکیل شد تا ضمن ثبتنام از کلیه کارمندان از تمام کسانی که به انحاء مختلف بهعنوان ارباب رجوع و غیره به آن دوایر مراجعه میکردند، قبل از رسیدگی به امور اداری برای عضویت در حزب رستاخیز ثبتنام به عمل آورده از آنان امضا بگیرند. بر اساس چنین آمارهایی بود که هر از چندگاه، مسئولان حزب رستاخیز تعداد اعضای بدون حد و مرز حزب واحد و فراگیر رستاخیز را به اطلاع مخاطبان خود میرسانیدند.
حتی دانشآموزان نیز در زمره اعضای حزب بودند و برای آنها و عضویت وابستهشان به حزب برنامهریزی شده بود تا رقم اعضا به مراتب بالاتر رود. حزب رستاخیز بیش از اندازه دولتی بود و برخلاف احزاب معمول در سراسر جهان، نمیتوانست حلقه واسط میان جامعه و دولت باشد چرا که حزب بخشی از بدنه دولت شده و جایگاه واقعی خود را از دست داده بود.
اما با این حال هویدا دبیرکل حزب، در نخستین کنگره آن در اردیبهشت 1354 گفت: «حزب رستاخیز نباید شبیه وزارتخانه باشد، باید مردم را بسیج کند تا از نیرویشان بهره گیرد، به گونهای که هر فرد عضو حزب در کنار کار معمولی خود کار حزبی هم انجام دهد چرا که حزب به کار تمام وقت احتیاج ندارد». همچنین وی در مورد تمرکز جغرافیایی حزب خاطر نشان کرد: «تمرکز حزب را در تهران کاهش میدهیم و به واحدهای حزب در استانها، شهرها، بخشها و حتی روستاها اختیارات و مسئولیت بیشتری میسپاریم تا بتوانند فعالیت کنند زیرا کار حزب، یک کار جمعی است.»