نزدیکتر بیا

نزدیکتر بیا

نویسنده: فاطمه خلخالی استاد
ناشر: افکار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 125
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1 

مروری بر کتاب

مجموعه داستان

نویسنده در فضای روستایی و اقلیمی این داستان‌ها بیشتر به آداب و رسوم و فرهنگ بومی شهرستان‌ها و روستاهای اطراف مشهد نظر داشته است.«تنه درخت ها تکان می خورد و آفتابگردان ها از زور چندین روزه طوفان شکست و در بعدازظهر یکی از همان روزها کهر وحشی شد. وحشی! از بالای تپه که رهایم کرد، احساس کردم بدنم خرد شد.

او می دوید و دورتر می رفت. خون لا به لای خطوط دستانم نشسته بود. خط ها پررنگ شده بودند، خط هایی که به سمت پایین سرازیر شده بود. خط خورشید گم شده بود بین خطوط دیگر.باران خون ها را می شست و پای من در مرزهای تاباک می لغزید. تمام روزهای خوش بهار و تابستان هدر شد! کهر! چه آن روزها که در زیر دست هایم آرام و رام بودی و چه آن زمان که پرخروش و وحشی شدی، من با تو بودم ...

...تنه درخت‌ها تکان می‌خورد و آفتابگردان‌ها از زور چندین روزه طوفان شکست و در بعد از ظهر یکی از همان روزها کهر وحشی شد. وحشی! از بالای تپه که رهایم کرد، احساس کردم بدنم خرد شد. او می‌دوید و دورتر می‌رفت. خون لابه‌لای خطوط دستانم نشسته بود. خط‌ها پر رنگ شده بودند؛ خط‌ هایی که به سمت پایین سرازیر شده بود.

خط خورشید گم شده بود بین خطوط دیگر. باران خون‌ها را می‌شست و پای من در مرزهای تاباک می‌لغزید. تمام روزهای خوش بهار و تابستان هدر شد! کهر! چه آن روزها که در زیر دست‌هایم آرام و رام بودی و چه آن زمان که پر خروش و وحشی شدی، من با تو بودم. به شدت. اما با تو جز...»