- موجودی: موجود
- مدل: 146450 - 45/6
- وزن: 0.50kg
ندای وحدت
نویسنده: شیخ حسن سعید
مترجم: محمود ناطقی
ناشر: چهلستون
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 508
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1363 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
ترجمه الرسول یدعوکمبه ریسمان خداوند چنگ بزنید و از آن جدا نشوید
آیت اللّه شیخ حسن سعید در زمره عالمان سختکوش و دانشوران دردشناسی است که عمر با برکت خود را وقف تحصیل علم و معرفت، گسترش دین و دفاع از حریم تشیع کرد. او عطش انسانهای تشنه حق را که در اقصی نقاط عالم بودند، به خوبی درک میکرد. با وجود کسالتی که چندین سال متوالی دامنگیرش بود، مشکلات جهان اسلام را به خوبی احساس میکرد. ناملایماتی که به خواسته صورتهای گوناگون برای امت به پا شیعه بروز مییافت، قلب بیمارش را در فشاری جانکاه قرار میداد، خود میگفت:«آنچه که گهگاهی به گوشم میرسد و مطالبی را که از خارج و داخل، بر حسب اتفاق، آگاهی پیدا میکنم همه دست به دست میدهند و قلب مجروح مرا آزار داده و راحتی را از من سلب میکنند گویی در میان آتش میسوزم و چارهای جز دریدن نیست. تنها یاد خداست که در تمام موارد پشتیبان و نگهبان است و نیرو میبخشد.
به موازات تلاشهای ارزنده مذکور ایشان متوجه این واقعیت شد که باید جوانان خارج از کشور را نیز به معارف اسلامی آشنا ساخت تا با سرمایهای معنوی به کشور بازگردند. برای رسیدن به این مقصود کتابهایی تألیف و چاپ کرد و آنچه دیگران بر ضد اسلام گفته یا نوشته بودند با منطقی مستدل و سخنانی متین جواب داده شد. انتشار وسیع و گسترده مسائل اسلامی به صورت نشریات متعدد و به زبانهای مختلف برای کشورهای آسیایی، آفریقایی، اروپایی و خاور دور در جهت ارائه سیمای تشیّع به جهانیان، از کوششهای وی در این راستا بود که با استقبال بیحدّ روبرو شد.
یکی از رموز موفقیت و محبوبیت آیه اللّه سعید، داشتن اخلاق الهی، فروتنی و عدم ادعای او در تلاشهای گوناگون علمی، فرهنگی و اجتماعی بود. او از مردم دور نبود. در روابط خود با جامعه اسلامی و مردم کوچه و بازار، چنان گرم و صمیمی و مهربان رفتار میکرد که برای افراد چون برادری شفیق، مهربان، پدری عطوف، معلمی غمخوار و اهل سخاوت بود و چنان با مردم صمیمیت داشت که آنان بین خود و او فاصله ای احساس نمیکردند. حافظه ای «خارق العاده»داشت و تمام مذاکراتی که با اشخاص مختلف طی سالیانی انجام داده بود، لفظ به لفظ به یادش مانده بود، آنچه بر لطف محضر وی میافزود. حُسن بیان و تقریرش بود که اغلب به صورت هنری خاص جلوه میکرد، چنان شیرین گفتار بود که هرگز احدی را از شنیدن گفتار او ملال دست نمیداد و هیچ کس از همنشینی با او سیر نمیشد و همگان تا آخرین لحظه با کمال دلبستگی و اشتیاق به گفتارش گوش دل میسپردند....