دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

نخست وزیران ایران ؛ هفت جلدی

نخست وزیران ایران

نویسنده: جعفر مهدی نیا
ناشر: پاسارگاد - پانوس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 4400
اندازه کتاب: وزیری گالینگور- سال انتشار:  1375 ~ 1368 - دوره چاپ: 3 _ 1

کمیاب - کیفیت : در حد نو  ؛ کتاب رزم آرا مهر دارد و لبه 4 صفحه آن رد زردی مختصری دارد ، لبه صفحات کتاب قوام السلطنه رد زردی مختصری دارد .

 

مروری بر کتاب 

در هر جلد کتاب به زندگی سیاسی یک نخست وزیر دوران پهلوی با توضیحات مبسوطی پرداخته شده است . این افراد عبارتند از : آقایان عبدالحسین هژیر، محمدعلی فروغی ، سیدضیاءالدین طباطبایی ، قوام السطنه ، رزم آرا و علی امینی که هر یک دوره ای زمامداری کشور را در دوران پهلوی بدست داشته اند.

سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی (زادهٔ ۱۲۶۸ در شیراز - درگذشتهٔ ۷ شهریور ۱۳۴۸ در تهران) سیاستمدار ایرانی و نخست وزیر ایران در زمان احمدشاه قاجار، آخرین شاه دودمان قاجار، بود. در کودتای ۱۲۹۹ خورشیدی همراه با رضاخان شرکت داشت و رئیس‌الوزرای ایران شد و تا ۱۴ خرداد ۱۳۰۰ در این مقام بود.

ارتباط سید ضیاء با وثوق الدوله و ویژگی های وی که توجه بریتانیاییها را به وی جلب کرده بود، باعث شد او به «کمیته آهن» که به کوشش سازمان جاسوسی انگلیس جهت حفظ منافع انگلیس در ایران و انجام کودتا تشکیل شده بود، راه یابد. وی در رأس این سازمان سری که متشکل از رجال مختلف ایرانی و انگلیسی بود، قرار گرفت و رابط جلسات آن با وزیر مختار انگلیس و دیگر عوامل اطلاعاتی انگلیس در تهران بود. با فراهم شدن شرایط، بریتانیا با انتخاب سید ضیاء به عنوان چهره سیاسی و رضاخان به عنوان چهره نظامی، کودتای خود در ایران را عملی ساخت. بدین صورت که با عزل فرمانده روسی قزاق‌ها توسط احمد شاه، مشیرالدوله استعفا کرد و ریاست قزاق‌ها را انگلیسی‌ها بر عهده گرفته و فرماندهی آن را بر عهده رضاخان گذاردند.

 طبق برنامه قبلی با همکاری رضاخان و سید ضیاء، نیروهای قزاق از قزوین به تهران آمده و کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شکل می‌گیرد. در ستاد مشترک «ضیاء ـ رضا» حکم دستگیری ۶۰ نفر از افراد با گرایش‌های مختلف؛ از جمله سید حسن مدرس تا صارم الدوله صادر می‌شود. روز چهارم کودتا، رضاخان با لقب سردار سپه، ریاست قزاق و سید ضیاء نیز حکم نخست وزیری خود را از احمدشاه قاجار دریافت می کنند.

سید ضیاء پس از تشکیل کابینه خود در اسفند ۱۲۹۹ با اقداماتی، هم چون لغو قرارداد ۱۹۱۹ که خود از طرف داران آن بود، سعی نمود مقبولیتی در بین مردم برای خود کسب نماید. کابینه او به عنوان یک دولت انقلابی، اصلاحات اقتصادی، فرهنگی و تشکیل ارتشی نیرومند را در رأس برنامه‌های خود قرار داد. اما به علت دستگیری بسیاری از مخالفان، کابینه وی، به «کابینه سیاه» شهرت یافت.

***

احمد قوام (زاده ۱۲۵۲ تهران - درگذشته ۱۳۳۴ تهران) ملقب به قوام‌السلطنه، سیاستمدار ایرانیِ پایان دوران قاجار و روزگار پهلوی بود که پنج بار نخست‌وزیر ایران شد (دو بار در پایان دوران قاجار و سه بار در زمان حکومت محمدرضا پهلوی). او فرزند ابراهیم معتمدالسلطنه و نوهٔ محمد قوام‌الدوله آشتیانی و برادر کوچک‌تر وثوق‌الدوله بود.

قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان در سال ۱۳۰۰ و غائلهٔ آذربایجان در سال ۱۳۲۵ در دوران نخست وزیری قوام رخ داد. او در زمان قاجار لقب قوام‌السلطنه یافت و محمدرضا شاه به او لقب حضرت اشرف را داد (پس از بروز اختلاف نظر میان این دو این لقب پس گرفته شده و سپس دوباره اعطا شد). القاب قدیمی‌تر او عبارت‌اند از منشی حضور (۱۳۱۵ ه‍. ق)، دبیر حضور (حدود ۱۳۲۲ ه‍. ق)، و وزیر حضور (۱۳۳۴ ه‍. ق) از جمله فعالیت‌های مهم قوام السلطنه نگارش فرمان مشروطیت و نقش او در جریان فرقه دموکرات آذربایجان و خروج نیروهای شوروی از ایران در ۱۳۲۵ و نیز قیام سی تیر در سال ۱۳۳۱ بود.

دوره سوم نخست‌وزیری قوام، یک سال پس از آغاز حکومت محمدرضا پهلوی آغاز شد و ۶ ماه به طول انجامید. قوام ۱۰ مرداد ۱۳۲۱ از سوی مجلس شورای ملی به نخست وزیری رسید و ۱۸ مرداد از مجلس رأی اعتماد گرفت. قوام در این دوره از یک سو خود را با سیاست امریکاییها نزدیک کرده بود و از سوی دیگر با حزب توده مماشات می‌نمود. با این همه تصمیم قوام برای استخدام مجدد مستشاران آمریکایی از جمله استخدام دکتر میلسپو و کلنل شوارتسکف برای نظم دادن به سیستم مالی و ژاندارمری کشور، موجی از مخالفت را در جامعه و در میان مردم، روحانیون و مطبوعات برانگیخت.

حتی وزیر دارایی وقت که احساس می‌کرد آمدن میلسپو نوعی مداخله در کار وی است، از مقام خود استعفاء کرد و قوام به جای او «الله‌یار صالح» رئیس هیئت اقتصادی ایران در آمریکا را که در عقد قرارداد مربوط به استخدام میلسپو و همکاران او نقش مهمی ایفا نموده بود، به تهران احضار و به وزارت دارایی منصوب نمود. سرانجام روز ۲۱ آبان ۱۳۲۱ لایحه استخدام دکتر میلسپو و مستشاران آمریکایی برای ۵ سال در مجلس تصویب شد و در همین لایحه کلنل شوراتسکف آمریکایی نیز برای مستشاران ژاندارمری استخدام گردید. قوام در مرحله بعد برای رفع احتیاجات مالی نیروهای اشغالگر متفقین در کشور، تصمیم به نشر اسکناس گرفت که با مخالفت مجلس روبرو شد. در نتیجه قوام برای تضعیف مجلس به «سر ریدر بولارد» وزیر مختار انگلیس در تهران متوسل شد.

بولارد نیز به وی پیشنهاد کرد که به مجلس اطلاع دهد نیروهای متفقین تهدید کرده‌اند اگر دولت نتواند برای رفع نیازهای مالی خود اقدام به نشر اسکناس کند، تهران را اشغال نظامی خواهند کرد. این نقشه مؤثر افتاد و مجلس درپی تهدید ساختگی متفقین، تسلیم اصرارهای قوام شد. قدرت گرفتن تدریجی قوام و منزلت او نزد انگلیسی‌ها و امریکایی‌ها، شاه را نگران ساخته بود. شاه بیم از آن داشت که جایگاه قوام نزد انگلیسی‌ها و امریکایی‌ها سبب تضعیف موقعیت وی در کشور گردد...

***

محمدعلی فروغی دردشتی(زادهٔ ۱۲۵۴ خورشیدی در تهران – درگذشتهٔ ۵ آذر ۱۳۲۱ در تهران) ملقب به ذُکاءالمُلک، روشن‌فکر، مترجم، ادیب و سخن‌شناس، فیلسوف، تاریخ‌دان، روزنامه‌نگار، سیاست‌مدار، دیپلمات، نمایندهٔ مجلس، وزیر و نخست‌وزیر ایران بود.
وی فرزند محمدحسین فروغی و برادر ابوالحسن فروغی بود. پدر او با نام ذکاءالملک شناخته می‌شد و پس از وفات پدر، محمدعلی فروغی این لقب را دریافت کرد. وی در بسیاری از علوم فعالیت داشته است. نخستین کتاب دربارهٔ فلسفه غرب (سیر حکمت در اروپا) توسط او نوشته شد. فروغی آثار بسیاری از شعرای فارسی نظیر سعدی و حافظ و فردوسی را تصحیح کرد و فرهنگستان ایران را تأسیس نمود. وی در کنگره هزاره فردوسی نیز شرکت داشت. علاوه بر این‌ها، فروغی آثار متعددی دربارهٔ تاریخ (به ویژه تاریخ ایران باستان) به رشته تحریر درآورده است.

محمدعلی فروغی از فعالان و مبارزان مهم انقلاب مشروطه ایران بود. وی در زمان جنگ جهانی اول، ریاست هیئت اعزامی ایران به کنفرانس صلح پاریس (۱۹۱۹) و جامعهٔ ملل را برعهده داشته‌است. وی چند بار وزیر، دو بار نمایندهٔ مجلس شورای ملی و یک بار رئیس دیوان عالی تمیز (دیوان کشور) شد. در سال ۱۳۰۴، پس از تصویب انقراض دودمان قاجار، که خود در آن نقش تعیین کننده‌ای داشت، کفیل نخست‌وزیری شد. با انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، فروغی به عنوان اولین نخست وزیر در دوره پهلوی، مراسم تاج گذاری رضاشاه را در اولین قدم برگزار کرد. در دومین دوره نخست وزیری او، کشف حجاب اجباری یکی از جنجال‌برانگیزترین رویدادهایی بود که به وقوع پیوست. فروغی از مدت‌ها قبل با آتاتورک آشنایی داشت و به اصرار او، رضاشاه سفری به ترکیه داشت و این وقایع، به دنبال این سفر رضاشاه انجام شد.

تاج‌گذاری رضاشاه در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ انجام شد. «میزان احترام و ارادت رضاشاه به شرکت‌کنندگان در جایگاه آنان در مراسم مشهود بود. تیمورتاش و فروغی در یک کالسکه سوار بودند. رضاشاه، پیش از تاج‌گذاری [نشان درجه اول تاج، یعنی] بزرگترین نشان افتخار کشور [را] به این دو داده بود». فروغی در مراسم تاج‌گذاری خطابه‌ای ایراد کرد که به ستایش ایران باستان و تاریخ شاهنشاهی ایران می‌پرداخت. برخی از فرازهای این خطابه، غیرمستقیم روش درست پادشاهی مشروطه را به رضاخان و مردم ایران یادآور می‌شود: «ملت ایران باید بداند و البته خواهد دانست که امروز تقرب به حضرت سلطنت به وسیله تأیید هوای نفسانی و استرضای جنبه ضعف بشری و تشبثات گوناگون و توسل به مقامات غیر مقتضیه میسر نخواهد شد، بلکه یگانه راه نیل به آن مقصد عالی احراز مقامات رفیعه هنر و کمال و ابراز لیاقت و کفایت و حسن‌نیت و درایت در خدمتگزاری این آب و خاک است…

***

عبدالحسین هژیر (۱۳ خرداد ۱۲۸۱، تهران - ۱۳ آبان ۱۳۲۸، تهران) سیاست‌مدار و نخست وزیر ایران از خرداد ۱۳۲۷ تا آبان ۱۳۲۷ بود. هژیر از خود یک چهره مذهبی نشان می‌داد و بسیاری از قوانین سکولار دوره رضاشاه بدست او و به اصرار او لغو گردیدند. در طول دوران نخست وزیری٬ وی بارها سعی در دلجویی از روحانیون و کسب تکلیف ار مراجع تقلید می‌کرد. حتی به اصرار او سید حسین امامی عامل قتل احمد کسروی از زندان رها شد. البته همین حسین امامی که از اعضای فدائیان اسلام بود٬ چهار سال بعد هژیر را که برای عبادت و مراسم روضه خوانی به مسجد سپهسالار رفته بود٬ ترور کرد و کشت. هژیر یکی از عمال اصلی انگلیس در ایران شناخته می‌شد.

بعد از سقوط کابینهٔ حکیمی، عبدالحسین هژیر در ۲۳ خرداد ۱۳۲۷ با رأی اکثریت نمایندگان مجلس به نخست‌وزیری انتخاب شد، و در سن ۴۶ سالگی مأمور تشکیل دولت شد. پس از انتشار خبر نخست‌وزیری هژیر، کسبه و اصناف با صلاحدید سید ابوالقاسم کاشانی، مغازه‌های خود را تعطیل و در میدان بهارستان اجتماع کردند و ضمن ایراد سخنرانی، نمایندگان مجلس را به باد سرزنش گرفتند. به دستور دولت و رئیس مجلس، پلیس برای متفرق ساختن مردم وارد میدان شد و در زدوخورد با تظاهرکنندگان عدهٔ زیادی زخمی شدند. رضا حکمت (سردار فاخر) رئیس مجلس، سید ابوالقاسم کاشانی را مسبب این تظاهرات دانست و اضافه کرد اگر ایشان با نخست‌وزیری هژیر مخالفت دارند بهتر این بود با نمایندگان مجلس صحبت می‌کردند نه اینکه متوسل به جار و جنجال می‌شدند. هژیر در یک مصاحبهٔ مطبوعاتی به مخالفین خود پاسخ داد و هشدار داد کسانی که موجبات اخلال در نظم عمومی و امنیت شهرها را فراهم نمایند به موجب قانون سرکوب خواهند شد.

روز چهارم نخست‌وزیری هژیر، چندین هزار روحانی و بازاری در حالی که قرآن بر سر داشتند، به رهبری سید مجتبی نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام در میدان بهارستان علیه هژیر به تظاهرات پرداختند و خواستار عزل او شدند. مأموران انتظامی بسوی جمعیت آتش گشودند و عده‌ای زخمی شدند. عبدالحسین هژیر روز سوم تیر ماه ۱۳۲۷ وزیران کابینه را به مجلس معرفی نمود و برنامهٔ کار خود را نیز اعلام نمود. به هنگام نطق نخست‌وزیر در میان تماشاچیان مجلس تظاهرات شدیدی علیه او برپا بود. ولی با تمام تظاهرات و مخالفت‌هائی که به رهبری سید ابوالقاسم کاشانی در خارج و داخل مجلس به عمل آمد، برنامه و وزیران هژیر با ۸۸ رأی موافق از ۹۶ رأی دهندهٔ حاضر در مجلس به تصویب رسید

***
سپهبد حاج‌علی رزم‌آرا (۱۰ فروردین ۱۲۸۰ تهران –۱۶ اسفند ۱۳۲۹ تهران) نظامی ایرانی و نخست‌وزیر ایران بود. سپهبد رزم‌آرا در ۱۶ اسفند سال ۱۳۲۹ توسط یکی از اعضای تشکیلات تروریستی فداییان اسلام در محوطهٔ مسجدشاه تهران ترور شد. 
وقتی احمد قوام در میان تحولات سیاسی جدّی که متوجه آذربایجان بود، در ۱۳۲۴ بر سر کار آمد رزم‌آرا به ریاست ستاد ارتش منصوب شد. پس از خروج نیروهای ارتش سرخ شوروی، در حالی که مذاکرات فرقهٔ دموکرات آذربایجان با دولت قوام ادامه داشت، با دستور شاه، رزم‌آرا ارتش را برای پیشروی در آذربایجان و کردستان آماده ساخت. قوام با این که مهم‌ترین عنصر در خروج نیروهای روس از آذربایجان در ۱۳۲۵ و ضمیمه نشدن آن به اتحاد شوروی بود، ولی در برابر فرقهٔ دموکرات آذربایجان و جمهوری مهاباد، قاطعیت نشان نمی‌داد.

نخست به این دلیل که دولت او در ائتلاف با حزب توده، همپیمان سید جعفر پیشه‌وری (رهبر فرقهٔ دموکرات) بود و دوم این که می‌دانست حل مسئلهٔ آذربایجان و آرام شدن فضای سیاسی کشور، برابر است با ائتلاف شاه و مخالفان قوام در مجلس و نتیجتاً سرنگونی‌اش. مذاکرات او با پیشه‌وری نیمه‌کاره ماند آن گاه که شاه و رزم‌آرا نخست به یک تجسس هوایی به خلبانی شاه بر منطقهٔ آذربایجان دست زده و سپس قوام را در عمل انجام شده گذاشته و او را مجبور به همکاری در پیشروی نظامی کردند.

دکتر مصدق در سخنرانی خود در مجلس شورای ملی خطاب به رزم‌آرا می‌گوید: خدا شاهد است اگر ما را بکشند. پارچه پارچه بکنند، زیر بار حکومت این جور اشخاص نمی‌رویم وحدانیت نیت حق خون می‌کنیم، خون می‌کنیم، می‌ریزیم، و کشته می‌شویم (با عصبانیت) اگر شما نظامی هستید من از شما نظامی‌ترم می‌کشم همین‌جا شما را می‌کشم.

رزم‌آرا در پاسخ او می‌گوید: من از آقای مصدق تعجب می‌کنم! مجلس جای استدلال و بحث است نه جای منازعه و مشاجره و فحش. اگر جای فحش بود چند نفر چاله‌میدانی می‌آمدند این جا!

***

دکتر علی امینی مجدی (۱۲۸۴–۱۳۷۱) سیاست‌مدار ایرانی و یک دوره از اردیبهشت ۱۳۴۰ تا تیر ۱۳۴۱ نخست‌وزیر ایران بود. او فرزند محسن امین‌الدوله (داماد مظفرالدین شاه و مالک معروف) نوهٔ علی امین‌الدوله (صدراعظم مظفرالدین شاه) و نتیجهٔ میرزا محمد خان مجدالملک سینکی (وزیر و منشی عصر ناصری) بود. 

پس از کودتای ۲۸ مرداد در مقام وزیر دارائی کابینه سپهبد زاهدی مذاکرات با کنسرسیوم را اداره کرد که منجر به قرارداد کنسرسیوم شد. در سال ۱۳۴۰ با حمایت دولت جان اف کندی در آمریکا به سمت نخست‌وزیری منصوب شد. آزادی فعالیت احزاب سیاسی از جمله جبهه ملی، اصلاحات ارضی و مبارزه با فساد از اقدامات دولت او بود. کوشش‌های او در کاهش نقش شاه در اداره امور کشور با حمایت بخشی از دستگاه ریاست جمهوری آمریکا، خیلی زود با مقاومت و مخالفت محمدرضا شاه پهلوی و عدم همراهی اپوزیسیون شاه مواجه شد و نتیجتاً او پس از ناامیدی از همراهی جبهه ملی مجبور به کناره گیری شد...

***

تیمسار سپهبد فضل‌الله زاهدی ملقب به بصیردیوان (۱۲۷۱ همدان - ۱۳۴۲ ژنو) نظامی پرسابقه و نخست‌وزیر ایران در سال‌های ۱۳۳۲ و ۱۳۳۳ هجری شمسی بوده‌است. او برای دو حادثه سرشناس تر است. نخست سرکوب و دستگیری شیخ خزعل، (عامل انگلیس در خوزستان که در صدد تجزیه بخشهای عرب نشین آن از ایران بود) در آغاز دوران رضاشاه و دوم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که در جریان آن، او جای دکتر محمد مصدق را به عنوان نخست وزیر گرفت.او فرزند ابوالحسن‌خان بصیردیوان از مالکان همدان بود و پس از کسب اجازه از میرزا مهدی زاهدی این فامیل را برای خود می‌گزیند.

در جوانی به بریگاد قزاق پیوست. در دوره رضاشاه فرماندار نظامی خوزستان شد. در این زمان با نقشه ای فریبکارانه، شیخ خزعل، که سودای تجزیه خوزستان از ایران را داشت، را دستگیر کرده و به تهران آورد. او سپس به ریاست شهربانی منصوب شد.


فهرست

 رزم آرا
سید ضیاءالدین طباطبایی
عبدالحسین هژیر
علی امینی
 قوام السلطنه
محمدعلی فروغی
سپهبد زاهدی

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات