- موجودی: موجود
- مدل: 188749 - 115/7
- وزن: 0.40kg
نامه های لندن
نویسنده: سیدحسن تقی زاده
به کوشش: ایرج افشار
ناشر: فرزان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 331
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1375 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
اسناد
از دوران سفارت تقی زاده در انگلستان
در این کتاب، مجموعه ای از نامه های محرمانه و سری، و در هر حال، بسیار روشنگرانه سید حسن تقی زاده در دوران سفارتش در لندن (۱۳۲۰ ۱۳۲۶) چاپ شده است. بعضی از این نامه های تکان دهنده را حتی خود نویسنده در زمان حیات به کسی نشان نداده بود.
این کتاب، مجموعهای است از سی و چند نامه و یادداشت سفیرانه، نوشته سیدحسن تقیزاده وزیر مختار و سپس سفیر کبیر ایران در انگلستان. او این نامهها را به مقامات اصلی مملکت (نخست وزیر، وزیر امور خارجه، وزیر دارایی، وزیر دربار) نوشته است. دولت ایران پس از استعفای رضا شاه از پادشاهی که به خروج از کشور منتهی شد در مهر ۱۳۲۰ به تقی زاده پیشنهاد وزیر مختاری در لندن کرد و او که در آن وقت در دانشگاه لندن به تدریس مباحث مربوط به ادبیات و فرهنگ ایران مشغول بود، این سمت را پذیرفت.
این نامهها حاوی مطالب متنوعی است که هم از حیث شناخت اقوال و افکار تقیزاده میتواند در پژوهشها استناد بشود و هم از لحاظ وقوف بر جریانهای سیاسی مربوط به ایران و مسائلی که در آن دوره مطرح مذاکره و مبتلا به جامعه بوده است، سند و مدرک مورخان خواهد بود. این سی و چند نامه غالبا جنبه شخصی، مستقیم، خصوصی یا محرمانه دارند که میبایستی مخاطبان آنها را شخصی تلقی کرده باشند. به همین مناسبت بسا که گیرندگان آنها را به بایگانی اداری نسپردهاند و اصل آنها از میان رفته است.
در این نامهها اطلاعات گوناگون و مطالب غیر مرتبط وجود دارد. هم محتوی مباحث عمومی و جهانی مبتنی بر نکتههای بسیط تاریخی و فرهنگی است و هم به جریانهای سیاسی و اوضاع و احوال مملکتی در زمان اشغال کشور به وسیله قوای نظامی روس و انگلیس، همچنین توجه به ورود سیاسی آمریکا اشارت دارد.
حسن تقیزاده از رجال نامدار اواخر دوره قاجاریه و پهلوی اول بود که سرنوشت عجیب و پرماجرایی داشت. او در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۶ وزیر مختار و سپس سفیر کبیر ایران در انگلستان بود و از لندن نامههایی به مقامهای اصلی کشور شامل وزیر امورخارجه، وزیر دارایی و همچنین وزیر دربار نوشته است. شادروان ایرج افشار در «مجموعه تاریخ» انتشارات فروزان، نامههای وی را با عنوان نامههای لندن چاپ کرده است که خواندن آنها برای شناخت بیشتر سالهای یادشده جذاب است.
...بسیار افسوس دارم که به واسطه ناامین بودن پست راجع به امور سیاسی و جریان کارها کمتر میتوانم کتبا مصدع گردم و غالب مطالب به وسیله تلگرافات مبادله میگردد. ولی معذلک از گاهی به گاهی لازم میدانم که بعضی مطالب را باز تا حدی که ممکن است کتبا شرح بدهم و امیدوارم در آتیه بتوانم بیشتر بنویسم.
از اوضاع بینالمللی و جریان جنگ یقین است کاملا مستحضر هستید و لازم به شرح مطالب جاری نیست جز آنکه توجه به این نکته مطلوب است که در این اواخر نهضت و جنبش زیادی در محافل دول محارب برای طرح نقشه مربوط به اوضاع دنیا بعد از جنگ مشاهده میشود و همه دول از صغیر و کبیر فعالیت زیادی در این امر دارند و برای فراهم آوردن وسایل اطمینان از آتیه خود مجاهدت میکنند؛ بهطوری که انسان تصور میکند که جنگ به آخر رسیده و کشمکش برد و باخت و چانه زدن برای پیش بردن نظر و مقاصد هریک از شرکا شروع شده است.
دول انگلیس، آمریکا و روسیه میخواهند برای خود نقشه تسلطی در امور بینالمللی ترتیب بدهند و در امور ممالک دیگر حاکم گردند. چون هر دولتی در فکر آتیه است؛ البته ما هم باید بیشتر از جریان فعلی و وضع کنونی امور که چندان تغییرپذیر نیست تا حدی که ممکن است فکر صحیحی برای آتیه بکنیم.
دولت آلمان و متحدین او هر وقت امید پیشرفتشان زیاد میشود نسبت به نقشه آتیه که میخواهند در دنیا به موقع اجرا بگذارند کم وبیش اظهاراتی میکنند و هر وقت کار انگلیس و روس و متحدین آنها اندکی پیشرفت حاصل میکند، صحبتهای ترتیب کارها بعد از جنگ چه در داخله و چه در همه دنیا و گرفتن امور عالم به دست و طرح نقشه دائمی برای هفتاد سال دیگر درمیگیرد و کمیسیونها برای تحقیق و ترتیب جزئیات این امور برپا کرده و میکنند.
آنچه فهمیده شده ممالک و ملل عالم در نظر این دول بزرگ که خود را قیم و صاحبالامر دنیا میشمارند به چندین طبقه یا درجه تقسیم میشوند و البته برحسب رشد و قوت ذاتی و عدد و مخصوصا قوت اخلاقی و رگ حیات و میزان مقاومت آنها مورد اعتنا و ملاحظه میشوند و در واقع به نظر میرسد که به جز ملل خیلی کوچک که در عدد نفوس غیرمعتد به (مثلا کمتر از چهار پنج میلیون) باشند و از جنس و نژاد آنها هم عده زیاد دیگر در خارج از خاک آنها وجود نداشته باشد (چنانکه عراق اگرچه نفوسش کم است ولی قریب پنجاه میلیون عربزبان از شطالعرب تا ساحل آتلانتیک یعنی مراکش و صحرا وجود دارد) نصیب سایر ملل از حق حیات یا مورد اعتنا بودن و رعایت حقوق استقلال سیاسی و اقتصادی متناسب با درجه رشد و استحکام اخلاقی و متانت و سرسختی و عدم تمکین به زبونی و اسیری در دست دیگران و مبارزه متعصبانه و فداکارانه برای عزت و حیثیت و شرافت خود یا سستی و ضعف اخلاق و مخصوصا عدم اتحاد و نفاق داخلی و در هم افتادن با یکدیگر و تمکین به خارجه و تنافس دائمی و نداشتن عقل سیاسی و رشد ملی است.
در صورت اخیر اگر ملتی صد میلیون هم نفوس داشته باشد از هم متلاشی و زبون دیگران و مورد تحقیر و نفرت خارجیان و بیاعتنایی میشود و بالاخره اخلاق کثیف یعنی معکوس آن قسمتی از اخلاق که برای متانت ملی و اتحاد سیاسی و قومی و یگانگی در مقابل خارجه و سازش با همدیگر و حفظ اسرار داخلی و شجاعت روحی لازم است، شیرازه ملت را گسیخته میسازد و با اختلافات داخلی و غلبه جنبه انتقاد و طعن بر یکدیگر و مخصوصا بر کسانی که سر کار هستند به جنبه سازش عاقلانه و مدارا و متانت تشکیل حکومتی را از هر طبقه چه خوب چه بد ممتنع و متعذر میسازد.
مثال بارز این دو صفت از حیث حکومت ملی فنلاند و ایرلند از یک طرف و هندوستان پنجاه سال قبل از طرف دیگر است که قوم اولی با کمی عده در شدت و رخاء و سراء و ضراء اتحاد داخلی و ملی خود را حفظ نموده و رشته را از دست ندادند و چون در اعلا درجه رشد و تربیت هستند مخذول و مجذوب ملل عظیمه مجاور نشدند و حتی پس از شکست عظیم بنیانبرانداز و خانمانسوز و دادن قسمتی بزرگ از مملکت از دست، در سه سال قبل باز نه تغییر حکومتی واقع شد و نه زبان انتقاد باز بلکه دور هم گرد آمدند و به جبران صدمات پرداختند و مورد همدردی همه دنیا واقع شدند.
همچنین قوم ایرلندی پس از آنکه قرنها مورد سلطه خارجی بودند بهطور خارقالعاده وحدت ملی و اتحاد داخلی و اتصال و اتفاق افراد ملت را مانند یک فامیل نگاه داشته و مبارزه نمودند و در مجلسها و تبعیدگاهها جان دادند و محکم ایستادند و عاقبت زنده شدند و متانت خود را مانند بنیان مرصوص حفظ نمودند....
تقی زاده با شنیدن خبر انقلاب در تهران (مشروطه) از طریق روسیه به تهران آمد.وی در مجلس در جمع تماشاگران حاضر می شد و شاهد مذاکرات نمایندگان بود.در این زمان رساله «تحقیق احوال کنونی ایران یا محاکمات تاریخی» وی در تبریز منتشر شد و همین امر در کنار سخنرانی های آتشین وی سبب شد تا مورد توجه مشروطه خواهان تبریز قرار گیرد و یکی از نمایندگان تبریز شود.به همین دلیل به او خبر دادند تا زمانی که دیگر نمایندگان تبریز به تهران برسند وی در جلسات مجلس حاضر شود....
هنگامی که محمد علی شاه در تیر ماه 1387ش مجلس را به توپ بست،تقی زاده برخلاف حرف های خودش که مردم و نمایندگان را به مقاومت و دفاع تشویق می کرد به سفارت انگلستان پناهنده شد و به خارج از کشور رفت.