- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 183649 - 106/2
- وزن: 0.40kg
نامه های ادوارد براون به حسن تقی زاده
نویسنده: ادوارد براون , سیدحسن تقی زاده
به کوشش: عباس زریاب , ایرج افشار
ناشر: شرکت سهامی کتابهای جیبی
تعداد صفحه: 222
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1371 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
مصور
شک نیست که اکثر مردم انگلستان، از هر حزبی که باشند، صمیمانه آرزو دارند حیثیت و نام نیک انگلستان بیش از هر چیز دیگر حفظ گردد و به آن کشور به عنوان دشمن ظلم و بیدادگری و حامی مظلومان و ناتوانان نگاه شود. اکنون وقت آن است که مردم انگلیس متوجه شوند سر ادوارد گری از هنگامی که وزیر امور خارجه شده است، خاصه از شش سال به اینسو، کاملاَ خلف سنن اسلاف خود رفتار کرده است. با دولت روسیه توافق و سازشی کرده است که علت اساسی تمام بدبختیهای کنونی ایران میباشد...
انصاف باید داد که نباید سد پیشرفت چنین ملتی(ایرانیان)، خاصه هنگامی که پس از قرنها ظلم و اختناق سرانجام متوجه وضع فلاکتبار خود شده است و با جدیت تمام در برطرف ساختن آن میکوشد. اگر انگلستان نتواند در عمل به بهتر ساختن وضع ایرانیان کمک کند، لااقل باید با آنها همدردی نماید، و به هر صورت با روسیه، رقیب دیرینهی خود و دشمن آشتیناپذیر آزادی و درهم کوبندهي ملتهایی چون لهستان، فنلاند، ارمنستان، یهود و غیره، همدست نشود و طعمهی دیگری(ایران) برای ولع و قدرتطلبی این کشور فراهم نسازد...
این کتاب مجموعه اسناد مکاتبات یک مستشرق انگلیسی است که در آن اطلاعات تاریخی ارزشمندی دربارهی وقایع سیاسی و حال و روز جامعهي تبریز در دوران پس از فتح تهران در عصر مشروطه به چشم میخورد. نامههای گردآوری شده در این اثر مربوط به مکاتبات سید حسن تقی زاده از رجال سیاسی تبریز و ادوارد گرانویل براون (۱۸۶۲.م-۱۹۲۶.م) خاورشناس بریتانیایی است؛ براون از معدود مستشرقین اروپایی است که در عمق روح خود با شرق پیوستگی احساس میکند.
وی کتابهای متعددی در زمینهی ادبیات و تاریخ ایران و ترکیه برجای گذاشته است که از آن جمله میتوان به چهار جلد تاریخ ادبی ایران، تاریخ مشروطیت ایران، تصحیحاتی از تذکرهالشعرا سمرقندی و لبابالالباب عوفی، و نیز ترجمههایی از تاریخ طبرستان ابن اسفندیار، تاریخ گزیدهی مستوفی و چهارمقالهی نظامی عروضی به همراه یکسال در میان ایرانیان(سفرنامه) اشاره کرد. وی به دلیل علاقهمندی که به شرق در خود دید، همزمان با دورهی آموزشی طب در دانشگاه کیمبریج به آموختن زبانهای ترکی، فارسی و عربی پرداخت. وی آشنایان ایرانی بسیاری در لندن داشت، از جمله میرزا ملکمخان و سیدجمالالدین اسدآبادی.
وی در اواخر دهه ۱۸۸۰.م مسافرتی به ایران داشت. براون از طریق راه کاروانرو قدیمی طرابوزان و ارزروم راهی ایران شد و به تبریز، تهران، اصفهان، شیراز، یزد و کرمان سفر کرد؛ و در این سفر با طبقات و اقشار مختلف ایرانیان از نزدیک ملاقات و دوستی نمود از جمله وی با صوفیان، درویشان و قلندران نشست و برخاست کرد.تمام این تجربیات خود را در کتاب «یکسال میان ایرانیان» مکتوب کرد و در آن به صورت دقیقی به بازگویی احساسات و تجربیاتش از این سفر پرداخته است.
براون به حدی با روح شرقی و ایرانی خود را آمیخته بود که موقع ترک ایران و زمانی که سوار کشتی روسی میشود مینویسد: «پس از چند ماه برای اولین بار ناگهان احساس غربت کردم، و خود را میان بیگانگان بیگانهای یافتم». پس از بازگشت از ایران، از سال ۱۸۸۸.م به عنوان دانشیار فارسی دانشگاه کیمبریج انتخاب میشود و تا آخر عمر در این شهر اقامت میگزیند.