- موجودی: موجود
- مدل: 174673 - 14/8
- وزن: 0.30kg
نامه فرهنگستان
مديرمسئول: غلامعلی حداد عادل
سردبير: احمد سمیعی (گیلانی)
نویسنده: گروه نویسندگان
ناشر: فرهنگستان زبان و ادب فارسی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 250
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
فصل نامه شماره اول - دوره هشتم - بهار 1385
شامل 13 مقاله
بحثي در سياست علمي كشور و جايگاه فرهنگستان ها به ويژه فرهنگستان زبان و ادب فارسي، به ويژه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسي
واژه گزيني
1 كليات
كار اصلي فرهنگستان در معادل يابي و اصطلاح شناسي و واژه گزيني نيز سياستگذاري و برنامه ريزي است.
از زمان تاسيس فرهنگستان اول، معادل يابي براي واژه ها و اصطلاحات علمي بيگانه يكي از وظايف عمده و اصلي فرهنگستان تلقي شده است و گه گاه فرهنگستان با همين عنوان، يعني واژه گزيني، شناخته شده است.
در طول سال هاي گذشته، فرهنگستان، در زمينه واژه گزيني، هم زمان به دو امر توجه داشته است يعني، به موازات تعيين معادل براي واژه ها و اصطلاحات بيگانه علمي عمومي، به تشريح و توضيح اصول و ضوابط واژه گزيني و تصميم گيري درباره آن، كه در تعريف ما همان سياستگذاري است، پرداخته است.
براي سرعت كار در دشواري واژه گزيني فرهنگستان و گروه هاي تخصصي واژه گزيني، داشتن اصول و ضوابط مدون و متقن و جامع الاطراف، ولو به طور نسبي، ضرورت دارد تا از بحث ها و گفت و گوهاي زايد و تكرار مطالب در جلسات پرهيز شود.همچنين، اگر بنا باشد كه در برابر سيل واژه هاي بيگانه سدي بيش و كم استوار بسته شود، لازم است كه كل جامعه علاقه مند به زبان و ادب فارسي، كه زبان فارسي از آن ايشان است، در امر واژه گزيني به ياري فرهنگستان بيايند. لازمه مديريت واژه گزيني به اين صورت حضور فعال انجمن هاي علمي، گروه هاي علمي و ادبي دانشگاه ها، مترجمان و صاحب نظران ديگر در امر واژه گزيني است. اما، به منظور هماهنگ ساختن كار اين گروه ها، كه در عين آنكه بيش و كم با هم در تماس اند يا مي توانند تماس برقرار كنند داراي سليقه ها و نظرهاي گوناكون هستند، لازم است از لحاظ روش كار ميان آنها هماهنگي برقرار شود. ...
كندرو يا كندرو؟ تحقيقي پيرامون يک نام خاص در شاهنامه فردوسي
در شاهنامه فردوسي، ضمن گزارشي كه در باره فرجام پادشاهي ضحاك آمده است، از يك شخصيت اسطوره اي به نام كندرو ياد مي شود كه، به روايت فردوسي، پيشكار ضحاك بوده و در غياب او اداره امور كشور را بر عهده داشته است:
چو كشور ز ضحاك بودي تهي يكي مايه ور بد بسان رهي
كه او داشتي گنج و تخت و سراي شگفتي به دل سوزگي كدخداي
ورا كندرو خواندندي به نام به كندي زدي پيش بيداد گام
بيت سوم از ابيات بالا به ظاهر نشان مي دهد كه فردوسي اين نام را كندرو خوانده و با آن تفنن شاعرانه كرده است. پژوهشگران و مصححان شاهنامه نيز، بدون توجه به گونه كهن تر نام اين موجود افسانه اي در متون باستاني، تصور كرده اند كه تلفظ آن به هنگام تدوين شاهنامه به ضم كاف بوده يا حداقل فردوسي چنين قرايتي را در نظر داشته است (JUSTi 1895, rep. 1963, p. 166; Wolff 1935, p. 666←). اما شواهد و قرايني در دست است كه نشان مي دهد اين نظر صايب نيست. فردوسي در موارد ديگري نيز با پاره اي از اسامي خاص به اين گونه تفنن ادبي پرداخته، كه از آن جمله است در مورد نام سهراب:
چو خندان شد و چهره شاداب كرد ورا نام تهمينه سهراب كرد...
فهرست
بحثی در سیاست علمی کشور و جایگاه فرهنگستان ها به ویژه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به ویژه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی
كندرو يا كندرو؟ تحقيقي پيرامون يک نام خاص در شاهنامه فردوسي
ملاحظاتی درباره چشم انداز جهانی شدن ادبیات معاصر ایران
واژگان فارسی در اشعار ابوتمام طائی
تساهل در ادب فارسی
اشعار آغازین منظومه ورقه و گلشاه
و...