- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 159313 - 95/3
- وزن: 0.20kg
ناز بالش
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
ناشر: معین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 160
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
روی « ناز بالش » پنج تا تخم درشت کدو تنبل بود . تخمه ها را عین علامت سوال چیده بودند این جوری « ؟ » .
تخمه فروش نازبالش را روی دو دست گرفته بود ، ایستاده بود کنار خیابان .
انتظار می کشید آدم خوبی پیدا شود ، هزار تومان بدهد و یکی از آن تخمه ها را بخرد و بخورد .
تخمه فروش مثل خل و چل ها لباس پوشیده بود . عین دلقک ها ، تو گرما ، کلاه پشمی گشاد و نوک تیزی گذاشته بود سرش و پیراهن دراز آبی رنگش پوشیده بود تا قوزک پاش ...
قصه از جایی آغاز می شود که یک مرد ملبس به لباسی عجیب و غریب، جنب پیاده روی شهرکی که پیش تر روستا بوده، روی یک "ناز بالش" قرمز رنگ، چند تخم کدوتنبل قرار داده و آن ها را دانه ای هزار تومان می فروشد.نخستین فردی که از او خرید می کند، مردی است به اسم آقا ماشاءالله و خانواده ی وی از شخصیت های فرعی داستان "ناز بالش" به حساب می آیند. شخصیت هایی که همه به نوعی با هم در ارتباط هستند و در شهرکی که قبلا شهر عدس کار خوانده می شد و حالا به آن شهرک آرزوها می گویند، دور هم گرد آمده اند تا داستان ساعت بزرگ شهر را شکل دهند.
پس زمینه ی طنز داستان، باعث شده تا وقایع قصه بدون مشکل و دردسر رخ بدهند و شخصیت ها با ایفای نقش در ماجراهای جذاب و سرگرم کننده، با یکدیگر در ارتباط باشند. "هوشنگ مرادی کرمانی" مراوده های اجتماعی در داستان "ناز بالش" را به شکلی مفرح و جالب توجه ارائه کرده و اغراق هایی که در این مراودات به کار رفته، بر جنبه ی طنز آن افزوده است.
این داستان فانتزی که طنزهای موقعیت آن، خصیصه ی چشمگیر و درخشانش می باشد، کوشش انسان های عادی برای رسیدن به هدف هایشان در زندگی را بیان می کند و در لایه های عمیق تر قصه، نگاه انتقادی "هوشنگ مرادی کرمانی" به موارد اجتماعی مختلف، به چشم می خورد.