- موجودی: موجود
- مدل: 200188 - 12/6
- وزن: 0.30kg
مکتب یوگ
نویسنده: نورالدین چهاردهی
ناشر: گوتنبرگ
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 170
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1362 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
مصور
و نشستهای 84 گانه آن و یک رساله از کیوان قزوینی
هنوز به خوبى روشن نشده است که فنون و آداب یوگ اولین بار به وسیله چه کسانى تدوین و بکار برده شده، تاریخ پیدایش یوگا را کهنتر از زمان تدوین کتاب «یوگا سوترا» مى دانند تا آنجا که در اساطیر و افسانه ها این تعلیمات را به خدایان هندى (مظاهر احدیت) نسبت مى دهند، اما اتفاق رأى محققین بر این است که حکیم و فیلسوف هندى (پاتانجلی) مبانى آئین یوگا را در رساله خود به نام یوگا سوترا (Yoga Sutra) تدوین کرده است.
ترجمه، تفسیر و تدوین یوگا سوترا از لحاظ تاریخى به دو قرن قبل از میلاد مسیح نسبت داده شده هر چند آراء دیگرى درباره پیدایش و نگارش این رساله وجود دارد. به عقیده یاکبى و کیث این اثر در سده هاى سوم الى پنجم میلادى نگاشته شده زیرا در این رساله به تیره «ماهایانای» بودائى اشاره شده است اما داسگوپتا (Dasgupta) در خصوص نظریه یاد شده معتقد است که غرض از مکاتب بودائى که در یوگا سوترا بدان اشاره شده مکاتبى است که به اصالت ذهن معتقد بودند مانند مکتب «ویجینیاناوادا» آئینى که بنیانگذار اصالت خلاء جهانى بود.
و متحمل است مقصود مکتب قدیمترى است که پیش از تکوین و ایجاد مکاتب فوق موجود بوده است. داسگوپتا در تحقیقات خود در زمینه یوگا به کتاب ابوریحان بیرونى به نام «پتنجل الهندى فى اخلاص من المثال» که ترجمه عربى یوگا سوتراى پاتانجلى است اشاره کرده و پس از تجزیه و تحلیل و مقایسه آن با یوگا سوترا به این نتیجه رسیده است که ترجمه حکیم ابوریحان بیرونى از روى متن دیگرى بوده که در آن مبانى پاتانجلى تا حدى تغییر کرده و تمایل به یکتا پرستى در آن مشهود است و به نظر داسگوپتا رساله بیرونى معترف تحولى است که به واسطه آن یوگا سوترا وارد مجراى تازه اى شده که به سهولت مى توانست منجر به مکاتب ودانتا و شیوایى و حتى تانترا گردد.
در گیتا یوگا، معانى مختلفى دارد و معنى کلى آن بنظر داسگوپتا از ریشه (Yuj) به معنى پیوستن است و چون پیوستن به امرى مستلزم گسستن از امرى است لذا پیوند با یوگا منجر به جدائى از تعلقات عالم و تجرد از عالم ماده و ضمائم آن تعبیر مى شود. اما در گیتا یوگا به مفهوم حذف و قطع مراتب نفسانى نیست بلکه اتصال به بارگاه ارزلى است که با پیروى از روشهاى یوگا از جمله «کارمایوگا» طریقت کردار و تکالیف شرعى و «دیانایوگا» روش مراقبه و معرفت تحقق مى یابد. طریقت یوگا در گیتا به عنوان راه میانه مطرح است....
...یکی از مهمترین نظریات کیوان قزوینی که تا به امروز همچنان مطرح است، این است که وی عرفان را به عرفان علمی و عرفان عملی تفکیک کرده و سلوک و درویشی را عرفان عملی میدانست. کیوان تصوف زمان خود را به سه مرحله یا دسته شامل برزخ، بدایت و مرکز تفکیک کرد و ادعا داشت که از هر سه دسته و مشایخ آن عبور کرده است. دسته نخست صوفیان یا مرحله برزخ را به کسانی میگفت که در برزخ میان قشر و لبّ قرار دارند و دارای ذکر قلبی و سلسله و القاب طریقتی نیستند و از نامیدن خود با نام صوفی پرهیز میکنند. او آخوند ملا حسینقلی همدانی* را، که مدتی در نجف شاگرد وی بود، از این دسته میدانست.
دسته دوم یا اهل بدایت، ذکر قلبی دارند اما فاقد القاب هستند و درخصوص صوفی نامیدهشدن، نه از آن پرهیز دارند و نه به آن مقیدند. او حاج ملا جواد اسپهانی را، که در کربلا ملاقات کرده و از او ذکر قلبی گرفته بود، از این طبقه میدانست. این دو طبقه دیدار با امام غائب را ممکن میدانستند.
دستۀ سوم، یعنی مرکز، هم اهل ذکر قلبی و زبانی هستند و هم دارای القاب و عقاید و آداب مخصوص، ولی درچگونگی آنها با هم موافق نیستند. برای این دسته لفظ صوفی مقدّس است و هرکسی را لایق این نام نمیدانند. در همین طبقه است که، برخلاف دو طبقۀ دیگر، تبلیغ و ارشاد و دستگیری بدون اجازۀ شیخ مرشد ممنوع است و همچنین در معرفی قطب و شیخ بعد از خود، اجبار وجود دارد.