- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 184771 - 108/5
- وزن: 0.30kg
- JAN: کی ناز
مکتب رندی
نویسنده: عباس خالصی
مقدمه : سیدحسن امین
ناشر: سرمدی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 320
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
پژوهشی در شناخت خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی ؛ سرحلقه رندان جهان
حافظ هرچه هست، متفاوت است با دیگران. چیزی در حرکت او هست که در حرکت دیگران نیست. حتی در حرکت مولوی هم نیست. رندی در حافظ به یک مکتب تبدیل میشود و مهمترین اصطلاح او میشود؛ اما در دیگران «رندی» فقط یک اصطلاح است. حافظ نظام فکری خود را با این اصطلاح میسازد و هر کاری که انجام میدهد، با این عنوان میکند.
معنی «مکتب» هم جز این نیست که اصول مشترکی است که کسی (یا کسانی) آن اصول را قبول دارند و حرفهایی هم که میزنند، به نوعی با آن اصول ارتباط دارد و بیرون از آن نیست. برای همین است که میگوییم مکتب حافظ مکتب رندی است. حافظ از مکتب و دادههای عرفانیِ عشق بسیار استفاده کرده است. اما سنتزی که بار آورده یک چیز دیگری است که اسم آن را باید «مکتب رندی» گذاشت.
باید توجه داشت که گاهی واژه به صورت لفظ به کار میرود و گاهی به صورت اصطلاح. اصطلاح، واژه را از حوزه زبان به حوزه دانش میبرد و معنای دقیقتری، که البته مرتبط با معنای لغوی واژه است، به آن میدهد. واژه «رند» را باید از این دو زاویه نگاه کرد. ظاهراً این واژه ریشه سنسکریت دارد، به معنی «زیرک» و «حیلهگر». در فرهنگهای فارسی هم همین معنی را میدهد؛ اما اگر به صدر ادب فارسی نگاه کنید میبینید که تمام کاربردهای رند منفی است.
رندی در عمل، یکرنگی، یکجهتی، مردمگرایی و کمآزاری است و رند زیرکی است بافراست، یکجهت، یکرنگ، مردمگرا و کمآزار که فریفته نمیشود و نمیفریبد؛ تارک دنیا نیست و به مردم هم چنین نمیآموزد؛ فرصت را غنیمت میشمارد، بهرهٔ خویش از دنیا را از یاد نمیبرد و «در عیش نقد» کوشش میکند و مردم را هم به این روش دعوت میکند.