- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 180617 - 75/2
- وزن: 0.40kg
بیوگرافی ، یک بازی
نویسنده: ماکس فریش
مترجم : الف. شین
ناشر : پویا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 170
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1351 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
نمایشنامه
این اثر در سال ۱۹۶۷ خلق شد و برای اولین بار در ۱ فوریه ۱۹۶۸ در زوریخ به نمایش درآمد. در سال ۱۹۸۴، فریش نسخه جدید اصلاح شده را ارائه داد؛ نمایشنامه ای که فریش آن را کمدی توصیف میکند و یکی از موضوعات اصلی که او در این اثر مطرح میکند: «امکان یا عدم امکان تغییر هویت افراد» است.
نویسنده در این نمایشنامه، «کلمات را در خیالپردازی بزرگ "کاش میشد زندگی را دوباره از سر گرفت" به خدمت میگیرد: بازی دوبارهی زندگی، بازی دوبارهی دور بازی، تصورکردن گذشتهای متفاوت برای امید به آیندهای متفاوت... به این دلیل که همهی اینها، به نوعی اجتنابناپذیرند، اما همهی اینها میتوانستند با کمی خوششانسی، با تصادفی دیگر و یا با کمی خیالپردازی، به خوبی و به گونهای دیگر اتفاق بیفتند. شاید فقط کافی باشد که روزی، سیگاری تعارف کنیم، یا روی خود را برنگردانیم و به این ترتیب زندگیمان شکل دیگری بگیرد: تاریخها، جشنها و ملاقاتهای دیگری داشته باشیم و اینگونه خود را در مقابل زندگینامهی دیگری بیابیم!...
داستان نمایش درباره پروفسوری به نام هانس کورمن است که پس از هفت سال زندگی مشترک، همسرش آنتوآنت اشتاین را به قتل رسانده است و حالا موقعیتی برایش پیش آمده که بتواند به گذشته برگردد تا بیوگرافی خود را عوض کند تا جایی که اصلاً با همسرش آشنا نشود و جلوی این اتفاق را بگیرد اما هربار اتفاقاتی برایش رخ میدهد.
...آنتوانت: منم زیاد اینجا نمیمونم. (سکوت)
کورمن آنجا میماند، بدون این که بداند چه کار باید بکند. سپس شروع به جمعکردن بطریها، لیوانها و زیرسیگاریها میکند. دوباره نمیداند چه کار کند.
کورمن: حالتان خوب نیست؟
آنتوانت: برعکس. (آنتوانت سیگاری برمیدارد.) آخرین نخ سیگار. (بیهوده منتظر است که کورمن به او کبریت دهد.) اگر مزاحمتون نیستم. (آنتوانت خودش سیگارش را روشن میکند و شروع به کشیدن میکند.) شب بسیار خوبی رو سپری کردم. بسیاری از مهمونهای شما فوقالعاده دوستداشتنی بودن! آدمهای فوقالعاده جالبی بودن... (مکث) باز هم چیزی برای نوشیدن دارین؟»