- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 163257 - 98/4
- وزن: 0.40kg
گزینه های موجود
مهرتاب
نویسنده: پروین دولت آبادی
ناشر: توس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 320
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مجموعه اشعار
پروین دولتآبادی (زاده ۱۳۰۳– درگذشت ۱۳۸۷)، شاعر و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک بود،کتاب شعر گل بادام او جایزه شعر شورای کتاب کودک در سال ۱۳۶۶ را از آن وی کرد. پروین بیشتر با اشعاری که برای کودکان سروده و به ویژه اشعاری که در کتاب درسی مدارس از او به چاپ رسیدهاست شهرت دارد، در حالی که او شاعری توانا در سبکهای گوناگون غزل، قصیده، مثنوی و شعر نو نیز هست.
شاعر مردمی، پروین دولتآبادی در یادداشت بسیار کوتاهی که بر مجموعهی مهرتاب نگاشته است، میگوید: «شاید اگر شعری – حتی در حدّ یک بیت – در دلِ آشنا و روحِ یذیرای خوانندهای بنشیند، بتوان گفت، به عنوان شاعری که با مردم زندگی کرده است، من پاسخ خود را دریافت داشتهام». این، البته پاسخ پرارجی است، اما او به رشتهی هزاران بیت و تصویر مهربان و انسانی و نیز به سلک صدها گهردانهای درشت و بدیع در این مجموعه، پیوندی به مراتب ریشهناکتر با خواننده دارد.
شعرش – کهن و نو – شعر سالهایی است میان ۲۷ تا ۷۶ و بیشتر زادهی سالهای ۴۰ تا ۶۰ که مردمِ ما گذاری رنجآور و پر تحوّل را شاهد بودند و او این رنج و تحوّل را، هم در بیانی روان و صمیمانه و هم در پردهی ایماژ و ایجاز پیگرفته است. ترکیباتش سنجیده و کنایاتش مأنوس و روشنگر است.
استاد جلال الدین همایی در سال ۱۳۲۶، «پروین» را به ایهامِ نامش «خورشید تابنده در افق شعر» خوانده است و این عنایت، آن گاه روشنی بیشتر میگیرد که عیار شعر دولتآبادی با محک شعر کلاسیک ایران سنجیده شود. این پاداشی است که زیبندهی پروین دولتآبادی است.بخش نخست کتاب اشعار کلاسیک شاعر است و در بخش دوم، اشعار نو فراهم آمده است .
بسته صد بند، بر یک تار مویم
شهربند شهر عشق و آرزویم
مانده در ده سالگی در جستجویم
کیست این آواره سرگردان،کجا پیداست اویم
کیست این آیینه گردان سراب عشق
من کدامین نقش را مانم، که با او روبرویم...
***
خفتم به دامن غم جانسوز خویشتن
تا وارهم ز تیرگی روز خویشتن
آن ناله که سردی جان اورد به بار
وان شعله که نیست سب افروز خویشتن
آن غنچه ام که نسوخته بر شاخسار عمر
دل بسته ام به طبع غم اندوز خویشتن
چون چنگ سرفکنده ام از نغمه های درد
خو کرده ام به مویه ی پر سوز خویشتن
آن قصه گوی، مرغ گرفتار خسته ام
کز تاب غم شدم سخن آموز خویشتن
میجوشد از درون دلم چشمه های رنج
مستم ز تلخ باده ی لب دوز خویشتن
فردای عمر قصه ی ناخوانده ی پری است
در ماتم ز حسرت دیروز خویشتن