- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 163667 - 67/4
- وزن: 1.80kg
مناقب العارفین
نویسنده: شمس الدین احمد الافلاکی العارفی
تصحیح: تحسین یازیجی
ویرایش و اضافات: توفیق ه. سبحانی
ناشر: دوستان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 1055
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1396 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
گویند قرب هفت سال یا زیاده دران مدرسه می بودند، تا حضرت مولانا جلال الدین محمد بدرجه بلوغ رسیده دختر خواجه شرف الدین لالای سمرقندی را بنکاح آوردند و او مردی بود معتبر، کریم الاصل، شریف النجار، دختری داشت در غایت خوبی و لطافت و در جمال و کمال نظیر خود نداشت، گوهر خاتون نام: همانا که عروسی عظیم کردند و حضرت سلطان ولد و علاءالدین از آن خاتون بوجود آمدند....
عرفان ایرانی، از همان بدوِ پیدایش، منادی نوعدوستی و مهرورزی، مبلّغِ فتوت و کرامت، مروّجِ مسالمت و سماحت و مشوق مدارا و سعه صدر بوده است. آثارِ اکثریت قریب به اتفاق عارفان ایران زمین، گویاترین گواه این مدعاست.در این میان، اندیشههای والای مولانا جلالالدین محمّد مولوی که عمدتاً در اثرِ جاویدان او مثنوی معنوی انعکاس یافته از ویژگی و برجستگی خاصی برخوردار است.
مناقب العارفین که گاه به اختصار از آن تحت عنوان مناقب افلاکی یاد میشود، کتابی است به زبان فارسی که شمسالدین احمد عارفی افلاکی از مریدان شیفته مولانا جلال الدین محمّد مولوی به دستور مراد و استادش شیخ جلالالدین عارف چلبی ، نواده مولانا، نگاشته است.
این کتاب حاوی اطلاعات ارزنده و نفیسی درباره شرح احوال و افکار مولانا و نیز درباره خاندان وی و استادان و جانشینان و بازماندگان اوست. افلاکی درباره انگیزه تألیف مناقب العارفین میگوید: روزی در محضر عارف چلبی و جمعی از بزرگان و مشایخ از اثرِ معروف شیخ فریدالدین عطار نیشابوری ـ تذکره الاولیاء ـ سخن به میان آمد. حاضران نگارش کتابی نظیر آن را در شرح احوال مولانا و خاندان و اصحاب او بسیار مناسب دانستند و از آن میان، عارف چلبی، مرا به تألیف چنین کتابی تکلیف و تحریض کرد.
مناقب العارفین از جهات متعدد واجد اهمیت و ارزش است:
1ـ در این کتاب از شرح احوال و آثار و اقوالِ بسیاری از عارفان بزرگ، به ویژه مولانا جلالالدین رومی و اخلاف و اسلاف او، و نیز شرح و تفصیل اخبار و وقایع مربوط به خاندان و سلسله او به نحوی مبسوط و مستوفی سخن رفته است. از این رو، از دیر باز، از منابع بسیار معتبر و مورد استفاده و استناد مولوی شناسان و عرفان پژوهان بوده است.
2ـ در این کتاب، چگونگی آداب و رسوم صوفیانه و اصطلاحات عرفانی و خانقاهیِ متداول در آن روزگار به تفصیل تشریح شده است.
3ـ در این کتاب، بسیاری از رویدادهای مهم آناتولی (= آسیای صغیر) در سده های 7 و 8 ق که در منابع تاریخی مغفول مانده و یا بدان ها توجه کافی مبذول نگردیده، ذکر شده است....
نقل است که روزی حضرت مولانا در دکان شیخ صلاح الدین زرکوب-رضی الله عنه- نشسته بود و یاران گرداگرد دکان حلقه زده به معارف و اسرار مشغول شده بود؛ ناگاه پیرمردی سینه کوبان و علاعلا کنان درآمد و سر به قدم مولانا نهاده زاریها نمود و گفت: هفت ساله فرزندکی داشتم و او را دزدیدند؛ چند روزست که در طلب او سر و پا برهنه بیچاره شده ام و نمی یابم؛ همانا که به حدت تمام فرمود عجب چیزی است! تمامت عالمیان خدا را گم کرده اند و او را اصلا نمی جویند و طلب او نمی کنند و سینه کوبان بر سر نمی زنند، ترا چه شده است که سینه کوبی می کنی؟
مردی پیر در هوای طفلکی خود را خراب و رسوا می کنی، چرا یکدم خالق عالم را نجوئی و از او استعانت و استغاثت نخواهی تا یوسف گمشده را یعقوب وار بیابی؛ فی الحال پیر بیچاره سر نهاده استغفار کرد و خود را پوشانیدن گرفت؛ در این حالت بود که از فرزند مفقود او خبردادند که موجود شد؛ همانا که آن روز چندانی خلایق عاشق و مرید شدند که در شمار آید.