- موجودی: موجود
- مدل: 192809 - 59/2
- وزن: 0.30kg
من و نازی
نویسنده: حسین پناهی
ناشر: دارینوش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 98
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
دفتر سوم ؛ از مجموعه چشم چپ سگ
حسین پناهی دژکوه در روستای دژکوه از توابع شهر سوق (شهرستان کهگیلویه) در استان کهکیلویه و بویراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسه ی آیت الله گلپایگانی رفته بود و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی اش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت می کرد. تا اینکه زنی برای پرسش مساله ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین می رود.
از حسین می پرسد که فضله ی موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاش ام بود افتاده است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه می دانست روغن نجس است، ولی اینرا هم می دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده اش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور،روغن دیگر مشکلی ندارد.
بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسه ی هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامه نویسی را گذراندشعر پناهی در عین سادگی ، گاهی اوقات فضای و هم آلودی رو به تصویر میکشه که درک این ابهام چندان آسان نیست...
بعدش هم زد به سرم که برم پشت سوال!
برگردم به کودکی!
تا که با چرخ خیال وصلهی نور بدوزم به پیراهن شب!
یهو وسوسه شدم، رفتم توی ناممکن!
نازی: تو ناممکن، فیل هوا میکردن؟
من: آره! خب! فیل هوا!
نازی: که میخواستی برگردی به کودکی؟
من: آره! خب... پشت سوال!
نازی: کی تا حالا برگشته به کودکیش؟ کی؟ کجا؟
من: کی؟ کجا؟
میخواستم! میخواستم اما مقدورم نشد!
باید مقدورم بشه!