در این کتاب دکتر فریدون کشاورز عضو کمیته مرکزی و هیئت اجرائیه حزب توده و وزیر توده ای کابینه قوام السطنه و نماینده توده ائی مجلس شورای ملی لب به سخن گشوده است تا گوشه ای از تاریخ آکنده از توطئه و خیانت وسرسپردگی و وطن فروشی و... رقم زند.مطالبی که خواهید خواند گفت و شنودی است که آقای شاهرخ وزیری برای تکمیل رساله دکترای خود که در دانشگاه لوزان قرار بود از آن دفاع کند، با آقای فریدون کشاورز داشت.عنوان رساله «از قناعت تا لوله نفت- نفت و قدرت» است...

فریدون کشاورز از اعضاء اولیه ی کمیته ی مرکزی حزب توده ایران، یکی از هشت نماینده ی انتخابی این حزب در مجلس چهاردهم شورای ملی، و دوره ای کوتاه در همان سال های اوج حزب توده، وزیر فرهنگ (آموزش و پرورش) دولت قوام بود. او متخصص اطفال و پزشکی حاذق، فارغ التحصیل خارج کشور (فرانسه؟)، مردی صادق و صریح و سیاستمداری سخت احساساتی بود، که در عین حال به سوسیالیسم عشق می ورزید، میهنش را سخت دوست می داشت و... جمع همه ی اینها سبب شد تا در تمام سال های عضویت در حزب، با اعضاء کمیته ی مرکزی اختلاف نظر داشته باشد و بالاخره هم در 1958 در پلنومی که در شهر مسکو برگزار شد، استعفا کرد.

کتاب حاضر مصاحبه ی بلندی ست با کشاورز که یکی دو سال پیش از انقلاب، در خارج از کشور منتشر شده. کشاورز در این کتاب، کمیته ی مرکزی و سران وقت حزب توده را به دروغ و ریا و دسیسه متهم می کند و به جوانان نسل تازه هشدار می دهد. سوای حرف های تکراری و کشدار در این کتاب، صراحت و افشاگری کشاورز، قابل تحسین است به ویژه که او نه تنها پرده از بسیاری از مسایل درون حزبی بر می دارد بلکه وقایع ده سال بعد و سرنوشت سران حزب توده را در این مصاحبه بصورت شگفت آوری پیش بینی کرده...